شهادت جانسوز حضرت سید الشهدا آقا اباعبدالله الحسین و یاران با وفایش بر امام مهدی عج الله تعالی فرج الشریف تسلیت باد
بررسی علل واقعه عاشورا و تاریخ کربلا
حضرت آیتالله قرهی(مدّ ظلّه العالی)
تبلور بندگی پروردگار عالم در عبادت
تبلور بندگی پروردگار عالم، برای عبّاد عالم، در عبادت معلوم و مشهود میگردد. لذا آنها که بالجد بنده خدا هستند، عشق و محبّت آنها به عبادت، عجیب است.
گر چه در باب عبادت تبیین فرمودند: عبادت حالاتی برای انسان دارد، از جمله این که واقعاً عابد حقیقی، آن کسی است که در بندگی خدا، آنچه که خدا میگوید، انجام بدهد و اصل عبادت، این است. لذا عبادت بما هی عبادت، آن است که آن چه پروردگار عالم، برای انسان تکلیف کرده، انجام بدهد.
در روایات شریفه انواعی از این اصل عبادت را تبیین کردند، از جمله این که پدر آقاجانمان، حضرت حجّت، یعنی امام حسن عسگری(صلوات اللّه و سلامه علیه)، فرمودند: «لَیْسَتِ الْعِبَادَةُ کَثْرَةَ الصِّیَامِ وَ الصَّلَاةِ وَ إِنَّمَا الْعِبَادَةُ کَثْرَةُ التَّفَکُّرِ فِی أَمْرِ اللَّه»[1] عبادت به زیادی نماز و روزه نیست، بلکه در تفکّر آثار الله و تفکّر در خود انسان است و این که ببیند آثار رحمت خدا و خلقت چگونه است.
برترین جزء از هفتاد جزء عبادت!
یا پیامبر عظیمالشّأن، محمّد مصطفی(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) فرمودند: «الْعِبَادَةُ سَبْعُونَ جُزْءاً أَفْضَلُهَا طَلَبُ الْحَلَال» عبادت هفتاد جزء دارد و افضل این اجزاء، طلب رزق حلال است که رزق و روزی انسان، حلال باشد و مراقب و مواظب باشد.
مراقبت از مثلّث وجودی بدن
لذا همه این مطالب در همین است که اگر مواظبت نکند، گرفتار است. بارها هم بیان کردم که اولیاء خدا، اعاظم و بزرگان فرمودند: انسان باید این مثلّث وجودی خودش؛ یعنی چشم، گوش و دهان را مراقب باشد.
از این دهان، لقمه شبههناک و حرام وارد نشود. زبان را کنترل کند، تهمت نزند، دروغ نگوید، فحّاشی نکند و حتّی دل کسی را نشکاند.
چشمش را کنترل کند که با آن، گناه نکند. به آثار رحمت الهی نگاه کند، امّا به گناه نگاه نکند. به قرآن و دعا نگاه کند. چشم را خدا به او داده و لطف کرده، او هم مواظبت کند که تصویرهای زشت نبیند.
یکی از آقایان در زمان طاغوت، سال 1355، یک بیماری سختی گرفت و کور شد. ما به دیدنش رفتیم، ایشان با این که دائم قرآن میخواند و ... میفرمود: مواظب باشید تا این چشم را دارید، قدر بدانید. مریضی است میآید و چشم را از بین میبرد. لذا تا میتوانید آیات الهی و قرآن و احادیث و روایات را ببینید، مراقب باشید که با این چشم، گناه نکنید. اگر نعوذبالله انسان با اتّفاقی (تصادف و ...) چسم خود را از دست بدهد، آن موقع قدر این نعمت را به تعبیری میگویند: سلطان بدن است، میداند.
گوش خود را مواظبت کند که غیبت، تهمت، حرفهای بیهوده و فحّاشیها را نشود. در مجالس خوب شرکت کند.
لذا این مثلّث وجودی را حفظ کند، به خصوص دهان را که میگویند لقمه بسیار اثرگذار است. کسب حلال، خودش عبادت است و طبق روایتی در جلد 13 مستدرکالوسائل، افضل عبادت هم است.
یک ساعت عدالت، برتر از هفتاد سال عبادت!
یا پیامبر عظیمالشّأن راجع به مطلب حکومتداری میفرمایند: «عَدْلُ سَاعَةٍ خَیْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَبْعِینَ سَنَة»[2]، یک ساعت عدالت، از هفتاد سال عبادت برتر است. آن هم چه عبادتی؟ «قِیَامٍ لَیْلُهَا وَ صِیَامٍ نَهَارُهَا»، شبهایش را به عبادت بپردازد و روزهایش را هم روزه باشد.
امّا باز این به این معنا نیست که انسان بگوید: حالا اینطور است، دیگر من نماز شب نخوانم و دعا نخوانم، خیر، اتّفاقاً آنهایی که ساعت عدالت را دارند، عشق به عبادت و قیام در دل شب دارند و مطالب را درک میکنند. امیرالمؤمنین، عدل مطلق پروردگار عالم است، امّا شبخیزیهای ایشان را هم هیچ احدی ندارد.
مقایسه همّ و غمّ مؤمن و منافق
لذا خیلی جالب است، پیغمبر اکرم، محمّد مصطفی(صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) میفرمایند: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ هِمَّتُهُ فِی الصَّلَاةِ وَ الصِّیَامِ وَ الْعِبَادَة»[3]، همّت مؤمن این است که توفیق به صلاه و صیام پیدا کند، عشقش است و دوست دارد. لذا بعد از ماه مبارک رمضان هم آن کسی که توانش را دارد، معمول این است که دوشنبه، پنجشنبه، اوّل ماه، وسط ماه و آخر ماه را روزه میگیرد و عشق و علاقه به صیام دارند و اتّفاقاً سالم هم میمانند و با صیام، طول عمر هم پیدا میکنند.
این را از این باب نمیگویم که والده مکرّمه ما بودند، از این باب میگویم که دیدم. ایشان قبل از آن مریضی سخت، دوشنبه، پنجشنبهها، اوّل و آخر ماه را روزه میگرفت. تا آخر عمر شریفشان که روز تاسوعای سال گذشته، غروب، غریق رحمت الهی شدند، نه اوره داشت، نه قند داشت، نه چربی داشت، چهار پاره استخوان بود، امّا هیچ مشکلی نداشت. اینطور نیست که فکر کنیم روزه و ...، انسان را ضعیف میکند. اینها حرفهای بیهودهای است که بعضی میزنند. تازه قدرت و توان هم میدهد و مهمتر از همه این است که علاوه بر قدرت جسمی، قدرت روحی هم به انسان میدهد.
«إِنَّ الْمُؤْمِنَ هِمَّتُهُ فِی الصَّلَاةِ وَ الصِّیَامِ وَ الْعِبَادَة»، همّت مؤمن در... ادامه مطلب ...
بسم اللّه الرحمن الرحیم و إیّاه نستعین
یک اندیشکده آمریکایی با انتشار گزارشی راهبردی در خصوص تواناییهای موشکی ایران معتقد است توان موشکی ایران در خدمت طیف گستردهای از اهداف راهبردی ایران است و ایران با توسعه قابلیتهای موشکی خود آمریکا و اسرائیل را به چالش کشانده است.
اندیشکده آمریکایی «مرکز مطالعات راهبردی و بینالمللی» در گزارش راهبردی مفصلی به قلم «آنتونی اچ کوردزمن» به بررسی توان موشکی ایران پرداخته و آورده است: نیروی موشکی ایران در خدمت طیف گستردهای از اهداف راهبردی ایران است. نیروی موشکی ایران دربردارنده طیفی از راکتهای توپخانهای نسبتاً کوتاه برد، که نیروهای زمینی را حمایت و نیاز به پشتیبانی نزدیک هوایی را کم میکند، تا موشکهای دوربرد که میتواند هر هدف در منطقه را مورد اصابت قرار دهد است؛ این در حالی است که توسعه سیستمهای بهبوددهنده به ایران توانایی هدف قرار دادن اهدافی در سراسر اروپا و حتی آمریکا را داده است. این سیستمها بهطور پیوسته در حال تحول هستند؛ اما مهلکی و کشندگی بسیاری از سیستمهای فعلی با تکیه بر کلاهکهای متعارف، دقت کم، و قابلیت اطمینان نامشخص، محدود است؛ ایران بهطور پیوسته درحالتوسعه سیستمهای هدایت، و تلاش برای ارتقاء کشندگی کلاهکهای متعارف آن است؛ و دست کم در مورد مسلح کردن موشکهای خود با کلاهکهای هستهای مطالعه کرده است.... ادامه مطلب ...
میلاد با سعادت امام هادی علیه السلام بر مسلمین مبارک
امام با مشاهده اوضاع وخیم حاکم، برای جلوگیری از انهدام پایگاه¬های مقاومتی مردم و ناامیدی از گشایش در کار خود، با دلداری دادن و پشتیبانی از مردم و آگاهی یافتن لحظه به لحظه از شرایط معیشتی آنان، حیات جامعه اسلامی را تداوم می¬بخشید.
امام هادی ـ علیه السلام ـ با شش تن از خلفای عباسی، معاصر بود که به ترتیب عبارتند از : معتصم (برادر مأمون)؛ واثق (پسر معتصم)؛ متوکل (برادر معتصم)؛ منتصر (پسر متوکل)؛ مستعین (پسر عموی منتصر) و معتز (پسر متوکل).
معتصم در سال 218 ه ق با مرگ مأمون به خلافت رسید و تا سال 227 ه ق حکمرانی کرد. محمد بن عبد الملک تا پایان عمر وزیر او بود.[1] پس از درگذشت او، فرزندش، «الواثق بالله هارون بن ابی اسحاق» ـ که مادرش، کنیزی به نام «قراطین» بود ـ به خلافت دست یافت. او نیز در دوران خلافت خود به سان پدرش به ترکها اقتدار فراوان بخشید.[2]
او در سنگدلی و بی¬رحمی، رویه مأمون و پدرش را پیش گرفته بود و جان افراد بسیاری را در مسئله حدوث یا قدم قرآن گرفت. بسیاری را شکنجه کرد یا به زندان افکند و سرانجام در سال 232 ه ق درگذشت.[3] و برادرش «جعفر بن محمد بن هارون»، معروف به «المنتصر بالله» قدرت یافت که «احمد بن ابی داوود» او را «المتوکل علی الله» خواند.[4] متوکل بسیار تندخو و بی¬رحم بود که همگان را با تندی از خود می¬راند، تا اندازه¬ای که هرگز محبت او به کسی دیده نشد. او می¬گفت: «حیا موجب شکستگی است و مهربانی، زبونی و سخاوت، احمقی است». از این رو همواره همگان از او به بدی و بدنامی یاد می¬کردند.[5] او در دوران خلافت خود جنایتهای بسیاری انجام داد. این دوران، سخت¬ترین روزگار برای شیعیان وعلویان در دوره عباسی، بلکه در سراسر تاریخ تشیع به شمار می¬رود. او کینه وصف ناپذیری از خانواده پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ در دل داشت و این کینه سبب تجاوز و ستم به شیعیان آنان نیز شد؛ به گونه¬ای که همگی با به قدرت رسیدن او آواره و بی¬خانمان شدند. در... ادامه مطلب ...
پیامبر(ص) درباره علامتهاى ظهور امام مهدى(عج) مىفرماید: او پرچمى دارد که چون وقت ظهورش فرا رسد، خود به خود باز مىشود و خداى تعالى آن را به سخن مىآورد و عرض مىکند: اى ولى خدا؛ دشمنان خدا را نابود کن.
از سوى پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) علامتها و نشانههایى براى ظهور امام زمان(عج) ذکر شده است که مردم با دیدن آن علائم و نشانهها، از ظهور حضرت(عج) با خبر مىشوند، رسول رضوی در کتاب «امام مهدی(عج)» به بیان این علائم میپردازد:
این علائم از یک حیث دو گونه
اند:
1- علائم خاص
این علامتها خاص و مختص وجود پر
برکت حضرت صاحب الامر(عج)است و حضرت بدان وسیله مىداند که خداوند او را اذن و
اجازه ظهور داده است.
در روایتى طولانى، ابى بن کعب از پیامبر اکرم(ص) درباره علامتهاى ظهور امام
مهدى(عج) سؤال مىکند، آن حضرت مىفرماید: او -امام مهدى(عج)- پرچمى دارد که چون
وقت ظهورش فرا رسد، خود به خود باز مىشود و خداى تعالى آن را به سخن مىآورد و
عرض مى کند: «یا ولى الله فاقتل اعدالله»؛ اى ولى خدا! دشمنان خدا را بکش!» و این
دو علامت است: اولى باز شدن پرچم، دومى صدایى است که از پرچم بر مىآید.
و نیز او شمشیرى دارد که در غلاف است و چون هنگام ظهور حضرتش فرا رسد از غلاف
بیرون مىآید و خداوند آن را به سخن مىآورد و صدا مىزند: «اخرج یا ولىّ الله!
فلایحل لک أنْ تقعَد فی أعداء الله»؛ اى ولىّ خدا! قیام کن که دیگر جاى درنگ نیست
و نشستن براى تو روا نیست که از دشمنان خدا دست بردارى، پس حضرت خروج مىکند و
قیام مىکند و دشمنان خدا را هر کجا که بیابد به قتل مىرساند... .
2- علائم عامه
علائم عامه علامتهایى هستند که جنبه عمومى دارد و براى مردم ظاهر خواهد شد
و هر کس از عوام و خواص، در طول زندگى خود، برخى از آنها را خواهد دید، این علامتها
بسیار است، در اینجا به برخى از مهمترین آنها اشاره مىشود:
1- خروج سفیانى.
2- گرفتن خورشید در نیمه ماه مبارک رمضان.
3- گرفتن قرص ماه در آخر ماه مبارک بر خلاف عادت.
4- فرو رفتن زمین «بیداء» که...
ادامه مطلب ...