|
ژان لوک گدار: سینما تمام شده است !
ژان لوک گدار که با آخرین ساختهاش با نام «سوسیالیسم» سال گذشته در جشنواره فیلم کن حضور یافت، اعلام کرد: «من دیگر یک کارگردان مولف نیستم. نه تنها من، هیچ فیلمساز دیگری نمیتواند مولف باشد.»
«ژان لوک گدار» ـ کارگردان نامدار سینمای جهان و از پیشگامان «موج نو» سینمای فرانسه ـ اعلام کرد: با وجود فنآوریهای جدید امروزی، وی دیگر خود را یک کارگران مولف نمیداند.
به گزارش ایسنا ژان لوک گدار که با آخرین ساختهاش با نام «سوسیالیسم» سال گذشته در جشنواره فیلم کن حضور یافت، اعلام کرد: «من دیگر یک کارگردان مولف نیستم. نه تنها من، هیچ فیلمساز دیگری نمیتواند مولف باشد.»
به گزارش خبرگزاری رویترز، خالق فیلم «ازنفس افتاده» افزود: «ما زمانی باور داشتیم که کارگردان مولف بودیم، اما اشتباه بود. چون به واقع هیچ ایدهای نداشتیم. سینما دیگر تمام شده و متاسفانه هیچکس به دنبال کشف آن نیست. باوجود تلفنهای همراه و فنآوریهای دیگر، همه مردم امروزه یک کارگردان مولف شدهاند.»«ژان لوک گدار» روز سوم دسامبر سال 1930 از یک خانواده ثروتمند سوییسی در پاریس متولد شد. پدرش پزشکی فرانسوی بود که شهروندی سوییس را پذیرفته بود و مادرش دختر یک بانکدار بسیار متمول بود.
گدار در پایان دهه 40 از دانشگاه سوربن در رشته نژادشناسی فارغالتحصیل شد؛ اما علاقهاش به سینما موجب شد تا بههمراه گروهی از دوستان جواناش چون «کلود شابرول»، «فرانسوا تروفو» و «اریک رومر» به جستوجو درباره قابلیتهای نهفته سینما بپردازند. آنها ماهنامه سینمایی بهنام «لاگازت دو سینما» راهاندازی کردند که البته فقط برای پنج ماه منتشر شد.
در دهه 50 گدار چند فیلم کوتاه داستانی با کمک دوستان منتقدش در نشریه معتبر «کایه دو سینما» ساخت. وی در سال 1958 با فیلم سیاه و سفید «شارلوت و دوستاش» نشان داد که برای ساخت فیلم بلند آماده است.
اولین فیلم بلند داستانی گدار «از نفس افتاده» بود که در سال 1959 براساس داستانی از فرانسوا تروفو ساخت. این فیلم با بودجهای اندک و با کمک کلود شابرول ساخته شد که از بنیانهای «موج نو» سینمای فرانسه شناخته میشود.
دهه 60 پربارترین دوره زندگی گدار بود و او در این دهه هرسال بهطور میانگین دو فیلم ساخت، فیلمهایی که بسیاری از آنها با گذشت زمان ارزش بیشتری یافتند.
«سرباز کوچک» دومین فیلم گدار بود که در آوریل 1960 ساخته شد، اما مقامات دولت فرانسه مانع نمایش آن شدند و سه سال بعد پروانه نمایش آن را صادر کردند. داستان فیلم درباره جنگهای آزادیبخش الجزایر است و در سوییس اتفاق میافتد. این فیلم اولین همکاری میان گدار و «آنا کارینا» بود که به زناشویی آنها انجامید.
گدار پس از آن فیلم «زن، زن است» را در سال 1961 ساخت و یک سال بعد فیلم تحسینشده «زیستن زندگیاش» را ساخت که از پیچیدهترین و موفقترین فیلمهای اولیه گدار محسوب میشود.
با فیلم «تفنگداران» در سال 1963 گدار باردیگر مخالف خود را با پدیده جنگ ابراز کرد. «بیزار» محصول 1963 اولین فیلم پرهزینه گدار بود که بازیگرانی چون «میشل پیکولی» و «جک پالانس» در آن نقشآفرینی داشتند.
در سال 1964 گدار فیلم «یک زن شوهردار» را ساخت که به گفته خودش «پژوهشی در زندگی زن است که در زیر فشارهای زندگی دیگر نمیتواند خودش باشد.
اما یکی از معروفترین ساختههای گدار در سال 1965 با نام «آلفاویل» به پرده سینماها آمد و متعاقب آن فیلم «پیروی دیوانه» ساخته شد.
از دیگر شاهکارهای سینمایی وی میتوان به فیلمهای «مذکر، مونث» (1966)، «شهوت» (1982) و «نام کوچک؛ کارمن» (1984) اشاره کرد.
آکادمی اسکار سال گذشته به پاس یک عمر دستاورد سینمایی قصد تقدیر ویژه از گدار را داشت، اما این کارگردان سرشناس از حضور در مراسم اعطای جوایز خودداری کرد.
آکادمی اسکار در بیانیه خود درباره این کارگردان سرشناس آورده است: «گدار پس از پنجاه سال همچنان در حال نگارش و کارگردانی است و گاها فیلمهای جنجالی ساخته است که شهرت او را بهعنوان یکی از مدرنگراهای تاریخ سینمای جهان به ثبت میرساند.»
گدار درباره علت حضور نیافتن در این مراسم گفت: «از خودم پرسیدم مقامات آکادمی اسکار کدام یک از فیلمهای مرا دیدهاند. آیا آنها اصلا سینمای مرا میشناسند؟ این جایزه هیچ معنایی برای من ندارد.»
گدار طی چهار دهه فعالیت سینمایی موفق به کسب جوایز معتبری شده است که دو خرس نقرهای و یک خرس طلای جشنواره برلین، شیر طلا، جایزه هیات داوران و شیر طلای افتخاری جشنواره ونیز از مهمترین آنها هستند.
وی که پنج بار نامزد جایزه نخل طلای کن بوده است، در سال 1978 جایزه افتخاری سزار فرانسه را دریافت کرد، در سال 2007 جایزه یک عمر دستاورد سینمایی آکادمی فیلم اروپا را گرفت و در سال 1995 یوزپلنگ افتخاری جشنواره لوکارنو به وی اعطا شد.
گدار در سال 1986 جایزه بهترین فیلم خلاقانه جشنواره روتردام را دریافت کرد و در سال 2004 جایزه بهترین فیلم سال را از جشنواره سن سباستین گرفت.
نکته مهم :(نظروبلاگ)
آقای ژان لوک گدار به عنوان یکی از طلایه داران سینمای غرب به دلیل نگاهش به سینما که آن را هدف می داند ،سینما را به ذات خود سینما قبول دارد ،یعنی مولف از نظر وی فیلمسازی است که با رویه فرمالیستی اثر فکر و ارده مخاطبین را تسخیر کند و آنها را مورد سورپرایز فرهنگی قرار دهد.
جالب اینجاست که آقای گدار دچار یک اشتباه تاریخی شده وفراموش کرده که سینما وسیله تفکر فیلمساز بوده و از این راه به نشر اعتقاداتش می پردازد که البته باعث فرهنگ سازی جوامع بشرنیز شده. پس می توان نتیجه گرفت ستاره مولف در سینما هنوز می درخشد چرا که مولف بودن در نگاه و نوع اعتقاد فیلمساز نسبت به زندگی و محیط پیرامونی وی است وصد البته نگاه فرمالیستی اثر منبعث از رویکرد ونگرش محتوایی فیلمساز است.
نکته مهم دیگر اینکه فیلمسازان برجسته غربی که تاریخ سینما را به عناوین رنگین خود تاکنون به ثبت رسانده اند به دلیل عدم استراتژی جدید و مناسب حال بشر امروز دچار توهم ایده و سوژه شدند و ظاهرا قادر به اداره مخاطبین میلیاردی عصر حاضر نیستند این فرصتی طلایی است که فیلمسازان جوامع غیر غربی بخصوص ایرانی از این نقطه ضعف حریف استفاده کرده و اعتقادات راستین و نجات دهنده ،مخاطب میلیاردی را متوجه حقایق مادی و معنوی عصر نوین نمایند.
سیب به بهبود تنفس، درمان و پیشگیری از آسم، افزایش هوش، پیشگیری و درمان آلزایمر، کاهش کلسترول، کاهش خطر حملات قلبی، کاهش احتمال ابتلا به سرطان، افزایش انرژی بدن، افزایش بینایی
و بهبود دیابت کمک میکند.
جدا از طعم و مزهی بسیار عالی که سیب دارد، این میوه کولهباری از خواص درمانی را در خود دارا میباشد.
سیب نقش مهمی در سلامت بدن دارد و مزیت آن این است که علاوه بر پیشگیری از بیماریها، باعث افزایش سلامتی نیز میشود.
در اینجا، برای شما دلایلی آوردهایم که چرا باید روزی حداقل یک عدد سیب بخورید.
1-به بهبود تنفس، درمان و پیشگیری از آسم کمک میکند
محققان انگلیسی اخیراً به این نتایج دست پیدا کردهاند که مادرانی که در طی زمان بارداری سیب بیشتری میخورند، کمتر احتمال دارد فرزندانی داشته باشند که تا سن 5 سالگی دچار آسم شوند.این میوه میتواند از ریههای افراد بزرگسال نیز محافظت کند.
همچنین میتواند احتمال مبتلا شدن به آسم، سرطان ریه و بسیاری از بیماریهای دیگر را کاهش دهد. اگر شما از مشکلات ناشی از آسم رنج میبرید با خوردن یک فنجان آب سیب میتوانید به رفع این مشکلات و نگرانیها کمک کنید. یکی از نشانههای آسم به سختی و با صدای بلند نفس کشیدن است اما با خوردن آب سیب تازه میتوانید این نشانهها را از بین ببرید.
2- باعث میشود دیرتر گرسنه شوید
سیب حاوی میزان زیادی فیبر میباشد و بدون اینکه شما کالری زیادی دریافت کنید، معده را پُر نموده و باعث میشود دیگر احساس گرسنگی نکنید.شیرینی طبیعی که در سیب وجود دارد به آهستگی وارد خون میشود و به حفظ قند خون و اینکه سطح انسولین را در بدن شما در حد ثابتی نگاه دارد، کمک میکند، در نتیجه بدن شما احساس پُری و سیر بودن بیشتری خواهد کرد، برعکس خوراکیهای آماده که مواد قندی در آنها بسیار زیاد است و گرسنگیهای بسیار سریع را به دنبال دارند.
3- به افزایش هوش، پیشگیری و درمان آلزایمر کمک میکند
احتمالاً به علت افزایش تولید استیل کولین (یک ماده شیمیایی که وظیفه رساندن پیغام بین سلولهای عصبی را بر عهده دارد)، سیب به بالا بردن کارایی حافظه ضمن افزایش سن و کاهش بالقوهی شانس ابتلا به بیماری آلزایمر کمک میکند. این نتایج، از تحقیقاتی که در دانشگاه منچستر بر روی حیوانات انجام شد، به دست آمد.اثر آن در درمان و پیشگیری از آلزایمر به گونهای است که خوردن سیب باعث تقویت سلولهای مغز میشود.
4- کلسترول خون را کاهش میدهد
باید از دو ترکیب کلیدی و اصلی تشکر کنیم؛ پکتین (نوعی فیبر گیاهی) و پلی فنولها (نوعی آنتیاکسیدان قوی). سیب میتواند سطح کلسترول بد خون (LDL) را پایین بیاورد و به این ترتیب از گرفتگی عروق جلوگیری میکند.برای استفادهی بیشتر از مواد مغذی موجود در سیب، پوست آن را دور نیندازید، زیرا پوست سیب دو تا شش برابر بیشتر از گوشت آن، ترکیبات آنتیاکسیدانی دارد.
با خوردن سیب به طور منظم میتوانید از مبتلا شدن به دیابت و مشکلات
دیگری که به دنبال دارد جلوگیری کرد. ژلاتین موجود در سیب نقش انسولین را
ایفا میکند در نتیجه در تنظیم سطح قند خون بدن اهمیت ویژهای دارد
مطالعات و پژوهشها حاکی از این است که خوردن دو عدد سیب در هر روز تقریباً به میزان 16 درصد سطح کلسترول را پایین میآورد. برای کاهش سطح کلسترول هیچ چیز دیگری به اندازه سیب مفید نیست.
5- با سرطان مبارزه میکند
مطالعات آزمایشگاهی نشان دادهاند ترکیبات مختلفی که در این میوهی آبدار وجود دارد، رشد سلولهای سرطانی را محدود میکنند، اما این ترکیبات زمانی بیشتر تأثیرگذار خواهند بود که به طور کامل از تمام جزئیات سیب استفاده شود (البته به جز ساقه و دانه آن).افرادی که روزانه بیشتر از یک سیب میخورند، درصد مبتلا شدن به چند نوع سرطان را 9 تا 42 درصد در خود پایین میآورند (سرطان دهان، مری، روده بزرگ، سینه، تخمدان، سرطان پروستات و سرطانهای دیگر). این نتایج از تحقیقات محققان ایتالیایی به دست آمده است.
از آنجایی که فیبر موجود در سیب در تقویت دستگاه گوارش موثر است از خطر ابتلا به سرطان روده بزرگ جلوگیری میکند. خوشبختانه مطالعات نشان داده است که مصرف این میوه خطر ابتلا به سرطان ریه و سرطان سینه را نیز کاهش میدهد و به طور کلی سیب، میوهای کاملاً استثنایی در پیشگیری از انواع سرطانها به شمار میآید.
6- دستگاه گوارش را تقویت میکند
افرادی که از مشکلات دستگاه گوارشی رنج میبرند با خوردن سیب میتوانند عملکرد این دستگاه را در حد نرمال نگه دارند.مهمترین دلیل در تنظیم و تقویت دستگاه گوارش این است که سیب سرشار از فیبر است و این بدان معناست که حرکات رودهای را منظم میکند و دیر هضمی و یبوست را از بین میبرد. با تنظیم دستگاه گوارشی از دل دردهای مزمن و شدید که به این دستگاه مرتبط است نیز کاسته میشود.
7- موجب افزایش انرژی بدن میشود
قندی که در سیب وجود دارد طبیعی است و فواید زیادی دارد که به هیچ عنوان قابل مقایسه با شیرینیها و قندهای مصنوعی نیست.قند موجود در سیب باعث افزایش انرژی میشود به همین دلیل است که خوردن این میوه صبح زود و قبل از صبحانه توصیه شده و تا آخر شب بدن را سرحال نگه میدارد و انرژی مورد نیاز را تأمین میکند.
8- به درمان آنمی (کم خونی) کمک میکند
از آنجایی که سیب دارای آهن است در درمان آنمی نقش مهمی دارد. آهن موجود در بدن سطح هموگلوبین را افزایش میدهد که افزایش هموگلوبین با درمان آنمی رابطه مستقیم دارد اگر شما دائماً احساس ضعف و خستگی دارید با خوردن این میوه میتوانید سرحال شوید زیرا قند طبیعی و اسیدهای موجود در سیب با آهن آن ترکیب شده و باعث افزایش انرژی و همچنین تقویت سیستم ایمنی بدن میشود به گونهای که بدن در برابر بیماریها حالت آماده باش به خود میگیرد.
9- کاهش خطر حملات قلبی را به دنبال دارد
سیب سرشار از آنتی اکسیدان قوی است و در حقیقت آنتی اکسیدان برای سلامت قلب فواید زیادی دارد مصرف سیب کمک زیادی به درمان و پیشگیری از بیماریهای قلبی میکند.از آنجایی که بیماری قلبی با افزایش سن، زیاد میشود، مصرف این میوه هیچوقت دیر نیست و به خوردن آن توصیه زیادی شده است.
10 – به بهبود دیابت کمک می کند
افرادی که مبتلا به دیابت هستند در صورت درمان نکردن آن به مشکلات دیگری نیز دچار میشوند که به دیابت مربوط میشود از جمله اختلالات عصبی، مشکلات کلیوی و مشکلات بینایی. با خوردن سیب به طور منظم میتوانید از مبتلا شدن به دیابت و مشکلات دیگری که به دنبال دارد جلوگیری کرد. ژلاتین موجود در سیب نقش انسولین را ایفا میکند در نتیجه در تنظیم سطح قند خون بدن اهمیت ویژهای دارد. خوشبختانه این میوه در شرایط آب و هوایی مختلف برداشت میشود.
11- به افزایش بینایی کمک میکند
مشکلات ناشی از بینایی تقریباً غیرقابل پیشگیری است اما اخیراً مطالعات انجام شده نشان داده است که سیب میتواند اثر مطلوبی بر بینایی داشته باشد از آنجایی که سیب منبعی غنی از ویتامین A و ویتامین C است در درمان شب کوری و کور رنگی اثرات مثبتی دارد.
فرآوری: مریم مرادیان نیری
بخش تغذیه و آشپزی تبیان
منابع:
آسیب هایی که نوجوانان را تهدید میکند
دغدغه هر پدر و مادری داشتن فرزند یا فرزندانی سالم و تندرست است. والدین بیش از هر چیز نگران خورد و خوراک، پوشاک، درس و مشق بچهها هستند و برای برآورده کردن این نیازها است که شب و روز تلاش می کنند و لحظهای آرام و قرار ندارند، اما آیا هیچ با خود اندیشیدهاید که دلبندانمان علاوه بر غذای جسم به غذای روح و روان هم احتیاج دارند که اگر چنانچه این غذا در فضای گرم و صمیمی و در محیط خانواده برایشان فراهم نشود خود را برای تهیه این غذاها به هر در و دیواری میزنند یا با هر طناب پوسیدهای به قعر چاه میروند و آینده خود را تباه میسازند
امروزه با گسترش وسائل ارتباط جمعی متأسفانه نوجوانان و جوانان گمشدهها و کمبودهای عاطفی خود را در بازیهای پرهیجان و بی محتوای رایانه ای، موسیقی های مبتذل غربی و فضای پرخطر و مجازی اینترنت جست و جو می کنند. آنها در یک گمان واهی بر این باوراند که کامپیوتر و اینترنت دروازه ورودشان به دنیای اطراف است و ما به عنوان والدین اگر لحظه ای، فقط لحظه ای غفلت کنیم فرزندان خود را غرق در خطر می بینیم و اگر مدیریتی صحیح و نظارتی دقیق بر کارها و رفتار آنها نداشته باشیم نوجوانان مان همچون ماهی از دست مان سر می خورند و در دریای پرتلاطم امواج ماهواره و اینترنت غرق می شوند. آن موقع است که رهایی آنها از این دام ها کاری بس دشوار خواهد بود.
رایانه، اعتیاد جدید قرن
امروزه دنیای رایانه هویت یابی و هویت جویی نسل جوان را تا جایی در ابعاد فکری و اخلاقی تحت تأثیر قرار داده که آسیب های اجتماعی رابطه تنگاتنگ با مقوله فناوری اطلاعات، انفجار اطلاعات و جهانی شدن پیدا کرده است
""رضا نباتی"، کارشناس فرهنگی در گفت وگویی با بیان این موضوع که رایانه موجب بروز پدیده جدید "اعتیاد نو و مدرن" و افزایش آسیبهای اجتماعی شده است، خاطرنشان می کند:
استفاده خارج از حد متعارف از اینترنت باعث وابستگی شدید روانی و فکری کاربر می شود. به طوری که بعضی از کاربران به یک فضای غیرواقعی پناه برده و در آن زندگی می کنند. در این میان سودجویان نیز از طریق اینترنت به راحتی کالاهایشان را تبلیغ می کنند، خبرهای دروغین و پیام های مورد نظرشان را برای جوامع میفرستند، ابهت فرهنگی و دینی خانوادهها را میشکنند و زمینههای آشفتگی هویت را برای نوجوانان فراهم میکنند.
این کارشناس تأکید میکند:
آنان در این بین با کوچکترین غفلت و ناآگاهی والدین، راه را برای انواع انحرافات و آسیب های اخلاقی، فرهنگی فرزندان جامعه باز کرده و موجب سقوط آنان از درجات بلند معنویت خواهند شد.
وی در خصوص راهکارهای برخورد با این مشکلات و مناسب ترین برخورد والدین با نوجوانان و جوانان با شروع تعریفی از آسیب، میگوید:
عواملی که موجب دور شدن فعالیتهای اجتماعی نوجوانان از مسیر تربیت و حضور در رفتارهایی که میتواند به اودر پیدا کردن مسیری مناسب صدمه بزند، آسیب نامیده می شود. همچنین آسیبهای نوپدید هم آسیبهایی هستند که ازارتباط نوجوانان با ابزار و تکنولوژیهای جدید ممکن است برای او پیش آید و مسیر تحصیل، تربیت و آینده او را از جهت اصلی دور کند.
بنابراین یکی از راههای پیشگیری از بروز این گونه آسیبها در نوجوانان توجه ویژه به تربیت و تقویت مسائل دینی و مذهبی آنها از سوی مسئولان آموزشی و تربیتی و مخصوصاً خانوادهها است. ضمن این که نقش مدیریتی والدین را هم در نحوه استفاده صحیح از این ابزار نباید نادیده گرفت.
نباتی با اشاره به این که خودباوری ضعیف در نوجوانان و عدم توجه به نیازهای عاطفی و احساسی در سنین بلوغ از سوی خانواده زمینه گرایش آنها را به سوی اعتیاد فراهم میکند، میگوید : اگر اولیا و مربیان آموزشی این اجازه را به نوجوان بدهند که هر کدام با توانمندی هایی که دارند به موقعیتهای مناسب و صحیحی دست یابند و این احساس "من می توانم خوب باشم" را در خود ببینند، اعتماد به نفس و باور جوان و نوجوان از خودش در سطح بسیار خوبی قرار میگیرد و اگر نوجوانی خود را باور داشته باشد و ارزش خاصی برای خود قائل باشد کمتر تحت تأثیر دیگران، عوامل بیرونی و فضای مجازی قرار میگیرد.
جوانی، دنیایی سرشار از تحرک
دنیای جوانی و نوجوانی، دنیای هیجان و تحرک، شور و نشاط و شادی است. امروزه در برخی از خانوادهها این هیجانات و تحرکات با شنیدن موسیقیهای غربی از طریق ماهواره و سی دی، تخلیه میشود. البته موسیقی به خودی خود آسیبزا نیست، اما وقتی موسیقی با چاشنی زیرزمینی و آهنگهای غربی مثل رپ، متال و... همراه شود، آن وقت است که باید گفت خطری جدی خانوادهها را تهدید میکند؛ چرا که گرایش نوجوانان به موسیقیهای مبتذل زمینه ورود آنها را به انحرافات اجتماعی از قبیل اعتیاد و گرفتار شدن در دامهای مصیبت بار را فراهم میسازد.
حال این که چگونه موسیقی به عنوان یکی از ابزارها باعث اعتیاد در نوجوانان و جوانان میشود، سؤالی است که حسین سیرانی، روان شناس و مدرس دورههای مهارتهای زندگی به آن پاسخ میدهد. وی در گفت وگویی با اشاره به اینکه افراد در موقعیتهای متفاوت واکنشهای مختلفی از خود نشان میدهند، میگوید:
هر وقت تعادل جسمی، روانی و اجتماعی نوجوانان در برابر موقعیتها به هم بریزد، آسیب شروع میشود.گوش انسان و حس شنوایی او یکی از حواسی است که اگر تعادل آن از بین رود، آسیبی جدی متوجه فرد میشود. مقدار صدایی که قرار است هر کس بشنود میتواند به او آرامش دهد یا این که آسیب ایجاد کند و اگر در این بین سیستم عصبی هوشمند خود را به خوبی بشناسیم و کارایی آن را بدانیم، قطعاً کمتر دچار آسیب های متعدد می شویم.
این روان شناس با بیان این که به طور متوسط میلیاردها سلول عصبی هوشمند در بدن و مغز انسان ها وجود دارند، می گوید:
این سلولهای عصبی هوشمند وظایف متعددی را برعهده دارند که از جمله انتقال پیامهای عصبی به سیستم عصبی خودکار یا مغز می باشد که به طور طبیعی یک سرعت زمانی خاص برای انتقال این پیامها در نظر گرفته شده است، چنانچه این زمان کاهش یا افزایش یابد، سیستم عصبی دچار اختلال میشود و فرد برای رفع این اختلال نیاز به کمکهای حمایتی دارد که گاهی محرک بیشتر یکی از آنها میباشد که این محرک میتواند موسیقی باشد.
وی ادامه می دهد :
گوش انسان به طور طبیعی با شنیدن صدای طبیعت آرامش پیدا میکند، اما با شنیدن موسیقی هایی که صدای آنها از حد طبیعی خارج هستند همچون موسیقی زیرزمینی که به سبک متال، هوی و رپ تولید میشوند، باعث میشود سرعت طبیعی درک صوتی از حد طبیعی خارج شده و شدت پیدا کند بر همین اساس است وقتی فرد به موسیقی تند گوش می دهد احساس هیجان و نشاط پیدا میکند، این نشاط بیش از حد فقط برای مدت کوتاهی در وی هیجان دارد و بعد از تکرار سلولهای عصبی از دریافت و انتقال این پیامهای زیاد و سریع خسته میشوند و حالت عصبی و پرخاشگری را به طور ناخودآگاه در فرد ایجاد میکنند و به اصطلاح فرد جرقهای میشود و از کوره درمیرود در ادامه فرد جرقهای شده مدام خستهتر میشود و واکنشهای هیجانی یا خوشحالی دیگر از خود نشان نمیدهد و به مرور زمان برای درس خواندن و انجام کارهای روزمره نیز به مشکل برخورده و با کم حوصلگی و عدم تمرکز بر روی کارها مواجه میشود که شایعترین آنها "پرش افکار" است.
این مدرس میگوید: در این زمان است که فرد برای ادامه فعالیتهای خود کما فی السابق به محرک دیگری روی میآورد تا بتواند به حالت نرمال گذشته برگردد. در این موقع است که نیاز به دوپینگ کردن پیدا میکند. چنانچه برای این شارژ شدن در محیطی قرار داشته باشد که این شرایط به آسانی برای او فراهم شود، به راحتی از آن استفاده خواهد کرد. در غیر این صورت با راهنمایی و کمک دوستان درصدد راه چارهای برمی آید و از همین جاست که پای او به جاده خطرناک اعتیاد باز میشود.
این روانشناس خاطرنشان میکند: یک نوجوان یا جوان با یک بار مصرف مواد مخدر معتاد نمیشود، بلکه در وهله اول او نشاط بیشتری نیز می یابد، در مرحله بعد جمع گراتر میشود و به قول معروف سرحال میشود، و شاید حوصلهاش هم برای انجام کارها بیشتر شود، اما این آغاز راه اعتیاد است، چون تا زمانی که اثر ماده در بدن فرد وجود دارد او قدرت و توانایی دارد و این روند آرام آرام کاهش مییابد تا جایی که او همان آدم قبلی نیازمند به محرک میشود.
وی می گوید: با توجه به این که فرد، تجربه خوشایندی را کسب کرده دوباره سراغ همان عمل می رود تا انرژی مضاعفی بگیرد و چون سرعت حرکت سلول های عصبی انتقال پیام به صورت مصنوعی افزایش یافته است، این دفعه تداوم آن شور و نشاط کم تر از دفعه قبل است و این چنین است که فرد آرام آرام برای تأمین انرژی مورد نیاز خود دز ماده را بالا برده و این چرخه آن قدر تکرار می شود تا فرد به مواد مخدر معتاد می گردد.
سیرانی اضافه میکند: موسیقی مخرب غربی به گونهای فرد را به هیجان میرساند که درنهایت به سمت مواد مخدر سوق داده شود و افکار و عقاید مورد نیاز استعمارگران را از فرد معتاد به دست آورند.
وی با اشاره به استفاده بی رویه نوجوانان و جوانان از هندزفری برای گوش کردن آهنگها و موسیقیهای تند به آلودگی صوتی بیش از حد آنها اشاره میکند و میگوید: «ضرب آهنگ و دسیبل این موسیقیها چندین برابر شدیدتر از صدای بوق ماشین، موتور و آلودگی صوتی موجود در کوچه و خیابان است که به طور غیرمستقیم به گوش میرسد و متأسفانه الآن گوش کردن آهنگ از طریق این گوشیها بسیار رایج شده است. خانوادهها باید از هر حیث متوجه سلامت جسم و روان فرزندان خود باشند، تا خدای ناکرده در دام اعتیاد از طریق موسیقیهای زیرزمینی، گرفتار نشوند؛ چرا که گسترش این فرهنگ موسیقی در جوامع جهان سوم و رو به توسعه به شدت در حال افزایش است. مخصوصا دشمنان داخلی و خارجی از طریق دشمنی خاموش به کشورهایی که از منابع ثروت زیاد ملی، معدنی و انسانی برخوردارند (مثل ایران) هجوم میآورند و آنها را سخت تحت تأثیر قرار میدهند. بنابراین مسئولان فرهنگی و مربیان تربیتی باید موسیقی های اصیل ایرانی و آهنگ های مجاز را به شکلی در اختیار نوجوانان و جوانان قرار دهند که مورد پسند آنها قرار گیرد تا راه ورود موسیقی های زیرزمینی بسته شود.
سیرانی با اشاره به این که در نوجوانان باید علامت سؤال ایجاد کرد و آزادی تصمیم گیری به آنها داد، میگوید: نوجوانانی که ما فکر می کنیم از اعتقادات دینی و اصول ریشه ای خانواده دور هستند، در واقع این گونه نیستند، بلکه آن ها دنبال نگاه متفاوت اند و بهتر است این نگاه متفاوت به آن ها عرضه شود، آن موقع چیزی در جامعه و بین نسل ها اتفاق می افتد به نام "همدلی" که ما را به سمت بهداشت روانی، جسمی و اخلاقی در جامعه پیش می برد. هیچ انسانی نمی خواهد به خودش آسیب رساند، مگر این که ناآگاه باشد، بنابراین از خانواده ها و جوانان می خواهیم به سمت واژه همدلی پیش روند.
موسیقی های کفرآمیز شیطانی
سیرانی درخصوص مضامین و متن اشعار موسیقی های زیرزمینی توضیحاتی می گوید: متن اشعار موسیقی های زیرزمینی غربی کلماتی کاملا کفرآمیز، شیطانی و تحریک آمیز است که سلسله اعصاب و هورمون های جنسی را سخت تحت تأثیر قرار می دهد و متأسفانه به شکلی بسیار هنرمندانه طراحی شده اند که روی ناخودآگاه انسان تأثیر می گذارد و رفتار فرد را تحت اختیار خود درمی آورد
شب نشینی های جوانان ممنوع!
یکی از آسیب هایی که جوانان و نوجوانان را تهدید می کند اعتیاد به الکل و مواد مخدر است که اکثرا در شب نشینی ها اتفاق می افتد.
دکتر حمید جمشیدیان، روان شناس با اشاره به این که اکثر آسیب ها از دوره نوجوانی و جوانی در جمع و گروه همسالان رخ می دهد، میگوید: متأسفانه به دلیل این که زمینه های گرایش نوجوانان و جوانان به سمت این مواد از سوی رسانه ها، مسئولان و مربیان آموزشی به صورت مستقیم برای آن ها تفهیم و بازگو نشده است و نوجوانان در این گونه موارد با نقصان جدی روبه رو هستند، خیلی راحت در دام اعتیاد گرفتار می شوند.
دکتر جمشیدیان همچنین به نقش کم رنگ خانواده ها در جلوگیری از حضور فرزندان خود در جمع دوستان کم تجربه و کم سن و سال اشاره می کند و می گوید: خانواده ها در جلوگیری از ورود بچه ها به وادی اعتیاد خیلی نقش دارند، اما به نظر می رسد آن ها از این خطری که جامعه و فرزندان شان را تهدید می کند، خیلی آگاه نیستند و به واسطه مشغله زیاد کاری و نگرانی های معیشتی و شاید به دلیل عدم توانایی در برقراری ارتباط خوب با فرزندان، وظیفه اصلی خود را تا حدودی فراموش کرده اند و نمی توانند به خوبی ایفای نقش تربیتی کنند.
این روان شناس به نقش فراموش شده و کم رنگ مسئولان آموزشی هم اشاره می کند و می گوید:
بچه ها از 20 درصد هوش منطقی (آی کیو) و 80 درصد هوش عاطفی (ای کیو) برخوردار هستند و متأسفانه اکثر مسئولان و مربیان مدارس به هوش منطقی دانش آموزان توجه ندارند و از اعتماد به نفس دادن به بچه ها و ترسیم چشم انداز آینده آنها غفلت می ورزند.
اگر خانواده ها و مربیان مدارس به هوش عاطفی نوجوانان و جوانان توجه ویژه ای داشته باشند و تمام هم و غم خود را صرف آموزش دروس نکنند و آنها را از نظر عاطفی غنی سازند فرزندان را به طور طبیعی به سوی یادگیری سوق می دهند
دکتر جمشیدیان می گوید : اولویت های آموزشی باید تغییر کند و خلأهای احساسی و عاطفی بین نوجوان و خانواده و مدرسه پر گردد، چنانچه به نیازهای عاطفی یک دانش آموز توجه شود، به اعتماد نفس دادن به او کمک می شود و نوجوانی که از یک اعتماد به نفس و شناخت واقعی نسبت به محیط پیرامون خود برخوردار باشد، به هیجانات و لذت های زودگذر دل خوش نمی کند و حتی درصدد یک بار امتحان کردن هم برنمی آید چون می داند هیجان و تجربه اول بسیار خطرناک است.
منبع سایت گرداب