عید سعید غدیر خم مبارک
«غدیر» در زبان عربی به معنی گودال و «خم» نام محلی نزدیک منطقة «جحفه» است. که در آن روزگار چشمهای روان و درختانی کهنسال داشت. به دلیل موقعیت سوق الجیشی «غدیر خم» حاجیان شهرها و سرزمینهای مختلف عربستان پس از انجام مناسک حج و هنگام بازگشت به شهر و دیارشان در این منطقه از هم جدا می شدند. آنچه نام این محل را در تاریخ اسلام مهم و به یادماندنی کرده است به سال دهم هجری و تصمیم پیامبر اسلام (ص) برای زیارت خانه خدا و به جا آوردن مراسم حج و اعلام ایشان مبنی بر اینکه امسال آخرین حج ایشان خواهد بود، برمیگردد. لذا مردم شهرها و مناطق مختلف عربستان به وسیله قاصدانی از این امر مطلع شدند.
|
راز و نیاز عارفانه و عاشقانه امام حسین (ع) با خدا
….
خدایا تو کی نبودی که بودنت دلیل بخواهد؟ تو کی غایب بوده ای که حضورت نشانه بخواهد؟ تو کی پنهان بوده ای که ظهورت محتاج آیه باشد؟ کور باد چشمی که تو را ناظر خویش نبیند کور باد نگاهی که دیده بانی نگاه تو را درنیابد. بسته باد پنجره ای که رو به آفتاب ظهور تو گشوده نشود. و زیانکار باد سودای بنده ای که از عشق تو نصیب ندارد. خدای من! مرا از سیطره ی ذلت بار نفس نجات ده و پیش ازآنکه خاک گور بر اندامم بنشیند از شک وشرک رهایی ام بخش. خدای من! چگونه نا امید باشم در حالی که تو امید منی! چگونه سستی بگیرم ,چگونه خواری پذیرم که تو تکیه گاه منی! ای آنکه با کمال زیبایی و نورانیت خویش چنان تجلی کرده ای که عظمتت بر تمامی ما سایه افکنده .
اَللهُمَّ هذا عَرَفة یَومٌ شَرَّفتَهُ وَ کَرَّمتَهُ نَشَرتَ فیهِ رَحمَتَکَ
منم معترف به بدکاری و خطاکاری, منم همان که از روی جرأت ترا نافرمانی کرد. منم آنکه از روی عمد ترا معصیت نمود. منم آنکه گناهش را از مردم پنهان داشت ولی در محضر تو گناه نمود. منم آنکه از بندگانت ترسید و خود را از تو امان دانست. منم آنکه از قهر تو نهراسید و از عذاب تو نترسید, منم ستمگر بر خود, منم در گرو گرفتاری خویش, منم بنده بی حیاء اَللّهُمَّ اجْعَلْنى اَخْشاکَ کَانّى اَراکَ وَاَسْعِدْنى بِتَقویکَ وَلا تُشْقِنى بمَعْصِیَتِکَ وَانْصُرْنى عَلى مَنْ ظَلَمَنى وَاَرِنى فیهِ ثارى وَمَـاءرِبى وَاَقِرَّ بِذلِکَ آمین یا رب...
خدایا چنانم ترسان خودت کن که گویا مى بینمت و به پرهیزکارى از خویش خوشبختم گردان و به واسطه نافرمانیت بدبختم مکن
وَخِرْلى فى قَضآئِکَ وَبارِکْ لى فى قَدَرِکَ حَتّى لا اءُحِبَّ تَعْجیلَ ما
و در سـرنـوشـت خود خیر برایم مقدر کن و مقدراتت را برایم مبارک گردان تا چنان نباشم که تعجیل آنچه را
اَخَّرْتَ وَلا تَاْخیرَ ما عَجَّلْتَ اَللّهُمَّ اجْعَلْ غِناىَ فى نَفْسى وَالْیَقینَ
تـو پـس انـداخته اى بخواهم و نه تاءخیر آنچه را تو پیش انداخته اى خدایا قرار ده بى نیازى در نفس من و یقین
فى قَلْبى وَالاِْخْلاصَ فى عَمَلى وَالنُّورَ فى بَصَرى وَالْبَصیرَةَ فى
در دلم و اخلاص در کردارم و روشنى در دیده ام و بینایى در
دینى وَمَتِّعْنى بِجَوارِحى وَاجْعَلْ سَمْعى وَبَصَرى اَلْوارِثَیْنِ مِنّى
دیـنـم و مـرا از اعـضـا و جوارحم بهره مند کن و گوش و چشم مرا وارث من گردان
و یاریم ده بر آنکس که به من ستم کرده و انتقام گیرى مرا و آرزویم را درباره اش به من بنمایان
عَیْنى اَللَّهُمَّ اکْشِفْ کُرْبَتى وَاسْتُرْ عَوْرَتى وَاْغْفِرْ لى خَطیَّئَتى
و دیده ام را در این باره روشن کن خدایا محنتم را برطرف کن و زشتیهایم بپوشان و خطایم بیامرز
آیتالله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی
«رُوی إنّ لیلة عرفة یستجاب فیها ما دعا من خیر و للعامل فیها بطاعة الله تعالى أجر سبعین و مائة سنة».
در روایتی نقل شده است که شب عرفه هر دعای خیری که انسان بکند، به اجابت میرسد و برای کسی که در شب عرفه اطاعت الهی را بکند و اعمال صالحه انجام دهد، معادل صد و هفتاد سال اطاعت و عبادت است؛ یعنی از نظر پاداش چنین چیزی به او داده میشود.اعمال صالح برابر صدوهفتاد سال عبادت است
این روایت، شکوه شب عرفه را میرساند. به حسب ظاهر، این شب شب عرفه است؛ بنابراین، میخواهم این مطلب را به دوستان عرض کنم که این شب را قدر بدانید! نخستین مسألهای که در این شب بر آن تأکید شده، «دعا کردن» است و در روایت دارد: دعا کنید! دعای خیر کنید! و بدانید که این دعاها به اجابت میرسد.
مقیّد باشید که این شب، مشغول غیر عبادت نباشید!
مطلب دیگر اینکه مقیّد باشید که این شب مشغول به غیر عبادت نشوید! کاری کنید که اشتغالات کنار برود تا بتوانید به سوی عبادات و صالحات بروید! وقتی چنین معادلهایی هست که عبادت این شب مانند عبادت صد و هفتاد ساله است، خیلی انسان باید مراقبت و جدیّت داشته باشد. این خیلی قابل توجه است، چون اینشب یکی از بزرگترین فرصتهایی است که ما داریم.اثر دعا برای دیگران و پشت سر آنها
درباره دعا کردن هم بگویم که در روایتی از امام باقر ـ علیه السلام ـ آمده است که حضرت فرمودند: «أسرع الدعا نُجحاً للإجابة دعاء الأخ لأخیه بظهر الغیب»؛ سریعترین دعایی که به هدف اجابت میرسد، دعایی است که یک برادر مؤمن، برای برادر مؤمن دیگرش میکند و پشت سر او برایش از خدا خیر میخواهد؛ نه در حضورش. یعنی هر کس برای دیگری دعا کند، به سرعت به اجابت میرسد. «فیقول له ملک موکّل به لبّیک»؛ وقتی این شخص شروع میکند به دعا کردن برای برادر مؤمنش و پشت سر او، آن فرشتهای که برای گرفتن دعاها موکّل شده است، جواب میدهد: بله! «و لک مثلاه» یعنی این چیزی که برای برادرت خواستی، برای خودت دو برابرش برآورده شد؛ یعنی همین که برای دیگری خیر خواستی و دعایش کردی، برای خودت دو برابرش منظور و مستجاب میشود. این شب را قدر بدانید!
از غروب شب عرفه تا غروب روز عرفه زمان بسیار بزرگی است. این را گفتم تا این شب که به حسب ظاهر شب عرفه است و موقعیت بسیار خوبی است، هم دعا کنید و هم به اعمال صالحه مشغول شوید! این را هم بدانید که دعاهایی که میکنید اگر برای دیگران باشد، چیز بیشتری نصیبتان میشود.
خدا کند یکی از آن کسانی که شما دعا میکنید من باشم...روز عرفه، روز درخواست از خداوند
«رُوی عن رسول الله صلّی الله علیه و آله و سلّم قال: أوحی الله تعالی إلی بعض أنبیائه لَو أَنَّ أَهلَ سَبعِ سَمَاوَاتٍ وَ أَرَضِینَ سَأَلُونِی جَمیعاً فَأَعطَیتُ کُلَّ وَاحِدٍ مِنهُم مَسْأَلَتَهُ مَا نَقَصَ ذَلِکَ مِن مُلکِی مِثْلَ جَنَاحِ بَعُوضَةٍ وَ کَیفَ یَنقُصُ مُلکٌ أَنا قَیِّمُه».از خدا چیزی کم نمیشود، حتّی اگر...
در روایتی است که از پیغمبر اکرم نقل شده است که خداوند وحی فرستاد به برخی از پیامبرانش که این متن وحی الهی است که بر فرض که اهل هفت آسمان و تمام زمین، همگی از من درخواست کنند و به هرکدام هرچه که خواستند را بدهم، از خزانه، حکومت و فضل الهی ذرهای کاسته نمیشود؛ حتی مثل یک بال پشه هم از خزانه من کم نمیشود؛ بنابراین، چگونه ممکن است که از فضل الهی کاسته شود، در حالی که من سردمدار آن هستم؟!روز امید خوشبختی برای همه
روایتی دیگری از زین العابدین ـ صلوات الله علیه ـ آمده که محدث قمی هم آن را در مفاتیح نقل کرده است؛ در آن روایت آمده است که روز عرفه بود و حضرت دیدند که سائلی دارد از مردم، یعنی غیر خدا، درخواست میکند. حضرت به او فرمود: وای بر تو! در چنین روزی از غیر خدا تقاضا و درخواست میکنی!؟ و حال آنکه امید میرود در چنین روزی فضل الهی شامل طفلهایی شود که در رحم مادر هستند. امید است که اینها خوشبخت و سعادتمند شوند.روز عرفه، روز دعا و درخواست
«رُوِیَ عَنِ البَاقِرِ عَلَیهِالسَّلَامُ قَالَ إِنَّ یَوْمَ عَرَفَةَ یَوْمُ دُعَاءٍ وَ مَسْأَلَةٍ». یکی از آن مقاطعی که این اسلحه بُردش بیشتر است و در اجابت سرعت دارد، روز عرفه است. حتّی تعبیر امام باقر ـ علیهالسلام ـ این است که اصلاً روز عرفه، روز دعا و درخواست از خداوند است. یعنی در این مقطع زمانی بخصوص سرعت اجابت دعا بیشتر است.تنها امید جاماندگان
«مَنْ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ فِی شَهْرِ رَمَضَانَ لَمْ یُغْفَرْ لَهُ إِلَى قَابِلٍ إِلَّا أَنْ یَشْهَدَ عَرَفَةَ»؛ حضرت امام جعفر صادق(ع) فرمودند: اگر کسی در ماه مبارک رمضان مورد مغفرت الهی قرار نگیرد، غفران برای او نیست، مگر آنکه عرفه را درک کند.
از این روایت دو مطلب به دست میآید: یکی، عظمت ماه مبارک رمضان از نظر گسترش مغفرت الهی است که همه را در بر میگیرد. دوم، عظمت عرفه است. در ماه مبارک رمضان، زمان مطرح است. امکان دارد برای عرفه هم زمان مطرح باشد؛ یعنی روز خاص و هم مکان مورد نظر باشد که آن زمین عرفات است، ولی مسلّماً زمان در اهمیت موضوع دخالت دارد که روز عرفه است. از لحاظ قید زمان، اگر کسی در ماه مبارک رمضان مورد مغفرت الهی قرار نگرفت، مسلّماً اگر در روز عرفه از خداوند طلب مغفرت کند مورد مغفرت الهی قرار خواهد گرفت.فضیلت زوّار امام حسین در عرفه
مسأله مهم در روز عرفه زیارت امام حسین ـ علیهالسلام ـ است که در حدیث آمده: خداوند پیش از آنکه به سرزمین عرفات نظر کند، به زایرین امام حسین ـ علیهالسلام ـ نظر میافکند و این نظر افکندن در زمانهای حساس و سرنوشتساز مانند شب قدر، عید فطر، عید قربان و عید غدیر است که افضل اعمال در این زمانها زیارت امام حسین (ع) است.
این روز را از دست ندهید!
هر لحظهای از لحظات امروز برای ما گرانبهاست، به ویژه برای دعا و درخواست از خداوند. این فرصت بهترین فرصت است. پس این فرصت را از دست ندهید، به ویژه از ظهر تا هنگام غروب را که در روایات وارد شده است. میخواستم به دوستان سفارش کنم که این چند ساعت را غنیمت بشمارید. بدانید اگر میخواهید مشکلاتتان را حل کنید ـ که همه ما مشکل داریم ـ بیایید این چند ساعت را درِ خانه خدا بروید و از او بخواهید، چه حاجتهای مادی را و چه معنوی را، همه را از او بخواهید، چون امروز بُردِ دعا خیلی زیاد است، به ویژه درباره دیگران اگر دعا کنید، ما در روایت داریم که خدا چند هزار برابر به شما میدهد.
از همه شما التماس دعا دارم؛ من را هم فراموش نکنید و دعا کنید.منبع: پایگاه اطلاع رسانی آیتالله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی
روزى خدمتکارم از من پرسید: آیا از خواستگارى فاطمه خبر دارى ؟
گفتم :نه . (1)
گفت : کسانى وى را از پدرش خواسته اند. اما از تو تعجب است که پا پیش نمى گذارى وفاطمه را از رسول خدا(ص ) نمى خواهى ؟
گفتم : من چیزى ندارم که با آن تشکیل خانواده دهم .
گفت : اگر تو نزد رسول خدا(ص ) شوى (من مطمئنم که ) فاطمه را به تو تزویج خواهدکرد.
به خدا سوگند, آن کنیز, چندان در گوش من خواند تا جرات اقدام را در من پدید آورد.ومرا وادار ساخت که نزد رسول خدا(ص ) بروم .
قال على (ع ): خطبت فاطمة الى رسول اللّه (ص ) فقالت لى مولاة : هل علمت ان فاطمة قد خطبت الى رسول اللّه (ص )؟
قلت : لا.
قـالـت : فقد خطبت , فما یمنعک ان تاتى رسول اللّه (ص ) فیزوجک ؟
فقلت وعندى شى ءاتزوج به ؟
قالت : انک ان جئت الى رسول اللّه زوجک . فواللّه ما زالت ترجینى .... (2)
... هنگامى که براى خواستگارى فاطمه رفتم , مجذوب حشمت وحرمت رسول خداشدم وخاموش در برابر او نشستم , بخدا قسم , کلمه اى بر زبانم جارى نشد.
رسول خدا(ص ) که چنین دید پرسید: چه مى خواهى ؟
آیا حاجتى دارى ؟
مـن هـمـچنان خاموش ماندم وچیزى نگفتم . دوباره پرسید, ومن باز ساکت بودم . تااینکه براى بار سوم گفت : شاید براى خواستگارى فاطمه آمده اى ؟
گفتم : آرى , فرمود: آیا چیزى دارى که آن را کابین زهرا سازى ؟
گفتم : نه , یا رسول اللّه .
فرمود: زرهى را که به تو داده بودم , چه کردى ؟
گفتم : دارم , اما چندان ارزشى ندارد وبیش از چهار صد درهم بها ندارد.
فرمود: همان را کابین فاطمه قرار بده وبهایش را نزد من بفرست .
قـال عـلـى (ع ): ... حـتى دخلت على رسول اللّه (ص ) و کانت له جلالة و هیبة فلما قعدت بین یدیه افحمت فو اللّه ما استطعت ان اتکلم .
فقال (ص ): ما جاء بک ؟
الک حاجة ؟
فسکت .
فقال (ص ): لعلک جئت تخطب فاطمة ؟
قلت : نعم , قال : فهل عندک من شى ء تستحلهابه ؟
قلت : لا و اللّه یـا رسـول اللّه ! فـقـال : مـا فعلت الدرع التى سلحتکها؟
فقلت : عندى والذى نفسى بیده انها لحطیمیة , ما ثمنها الا اربعمائة درهم .
قال : قد زوجتکها, فابعث بها فانها کانت لصداق بنت رسول اللّه (ص ). (3)
... مـن بـرخـاستم وزره را فروختم وپول آن را به خدمت آوردم ودر دامنش ریختم .حضرت از من نـپرسید که چند درهم است ومن نیز چیزى نگفتم . سپس بلال را صدازد ومشتى از آن درهمها را بـه او داد وفـرمـود: بـا ایـن پول براى فاطمه عطریات تهیه کن .بعد با هر دو دست خود مشتى را برگرفت وبه ابوبکر داد وفرمود: از لباس واثاث منزل آنچه مورد نیاز است خریدارى کن . عمار یاسر وتـنـى چـنـد از اصـحـاب را هـم هـمـراه او روانه کرد. آنها وارد بازار شدند وهر یک که چیزى را مـى پسندید وضرورى مى دانست , به ابوبکر نشان مى داد وبا موافقت او مى خرید. از چیزهایى که آن روزخریدند: پـیـراهـنـى به بهاى هفت درهم وچارقدى به چهار درهم , قطیفه مشکى بافت خیبر,تخت خوابى بافته از برگ خرما. دو تشک که از کتان مصرى رویه شده بود که یکى رااز لیف خرما ودیگرى را از پـشم گوسفند پرکرده بودند. چهار بالش از چرم طائف که از علف اذخر (گیاه مخصوصى است در مکه ) پر شده بود. وپرده اى پشمین ویک قطعه حصیر, بافت هجر (مرکز بحرین آن روز) وآسیاب دسـتـى وکـاسـه اى براى دوشیدن شیر ومشکى براى آب وابریقى قیر اندود. وسبویى بزرگ وسبز رنگ وتعدادى کوزه گلى .
اشیاء خریدارى شده را نزد رسول خدا(ص ) آوردند. حضرت همین طور که جهازدخترش را مى دید وآنها را بررسى و ورنداز مى نمود گفت : خدا به اهل بیت برکت دهد.
قال على (ع ):... قال رسول اللّه (ص ) قم فبع الدرع , فقمت فبعته واخذت الثمن ودخلت على رسول اللّه (ص ) فسکبت الدراهم فى حجره فلم یسالنى کم هى ؟
و لا انااخبرته , ثم قبض قبضة و دعا بلالا فـاعـطـاه فـقال : ابتع لفاطمة طیبا, ثم قبض رسول اللّه (ص ) من الدراهم بکلتا یدیه فاعطاه ابابکر وقـال : ابـتع لفاطمة ما یصلحها من ثیاب و اثاث البیت و اردفه بعمار بن یاسر و بعدة من اصحابه .
فـحـضـروا الـسـوق فـکانوایعترضون الشئ مما یصلح فلا یشترونه حتى یعرضوه على ابى بکر فان استصلحه اشتروه .
فـکان مما اشتروه : قمیص بسبعة دراهم و خمار باربعة دراهم و قطیفة سوداء خیبریة وسریر مزمل بـشـریط و فراشین من خیش مصر حشو احدهما لیف و حشو الاخر من صوف واربع مرافق من ادم الـطائف حشوها اذخر وستر من صوف و حصیر هجرى ورحى للید و مخضب من نحاس و سقاء من ادم و قعب للبن و شن للماء و مطهرة مزفتة وجرة خضراء و کیزان خزف .
حـتـى اذا اسـتکمل الشراء حمل ابوبکر بعض المتاع وحمل اصحاب رسول اللّه (ص )الذین کانوا معه الـبـاقـى فـلـمـا عـرض الـمـتـاع عـلى رسول اللّه (ص ) جعل یقلبه بیده و یقول :بارک اللّه لاهل البیت . (4)
1- در باب تزویج آن حضرت روایات دیگرى هم وارد شده , مراجعه شود.
2- کشف الغمه , ج 1, ص 357.
3- ذخائر العقبى , ص 27, کشف الغمه , ج 1, ص 358, بحار, ج 43, ص 136.
4- بحار, ج 43, ص 94