الحداد. و ما ادراک ما الحداد؟
عارف واصل، آیت عظمای الهی؛ مرحوم «حاج سید هاشم موسوی» از بزرگترین عرفای جهان تشیع و از شاگردان مبرز سید العرفاء؛ مرحوم علامه «سید علی قاضی» است.
او در سال 1318 هـ.ق در شهر کربلا دیده به جهان گشود و در سن 86 سالگی در همان شهر به لقاء الله پیوست.
پدرش «سید قاسم» از شیعیان هند بود که به کربلا مهاجرت کرده بود و مادرش «هدیه» از اعراب اصیل عراق بود.
از آنجا که به حرفه ی نعل کوبی مشغول بود به «نعل بند» شهرت یافته بود اما بعدها خودش آن را به «حداد» تغییر داد.
گرچه به این حرفه اشتغال داشت، ولی از نظر معیشتی در سختی و تنگنای طاقت فرسایی قرار داشت.
شاگرد برجسته اش جناب «آیت الله علامه طهرانی (ره)» درباره او فرموده است:
«من چه گویم درباره کسی که به وصف در نمی آید، نه تنها لایوصَف بود، بلکه لایدرَک و لایوصَف بود ... لذا در نوشتهجات حقیر نامی از او به چشم نمی خورد ... چرا؟ ... برای اینکه ... او شاهباز بلند پروازی است که هر چه طایر فکر و اندیشه اوج بگیرد و بخواهد وی را دریابد، می بیند او برتر و عالی تر ... است.»
«او مردی بود که از جزئیّت به کلّیّت رسیده بود. دیگر نظری به کثرات نداشت، بلکه محیط و مُهَیمِن و....
مدیر حوزه علمیه امام مهدی(عج) گفت: در مدینه، مردم بارها دیدند از خانه حضرت زهرا(س)، هنگام نماز صبح نوری ساطع است، متعجّب میشدند. خدمت پیامبر آمدند و گفتند: یا رسولالله! ما چه میبینم؟ این نور چیست؟!
آیتالله روحالله قرهی مدیر حوزه علمیه امام مهدی(عج) حکیمیه تهران در تازهترین جلسه اخلاق خود به مناسبت ایام فاطمیه به مقام علم لدنی حضرت فاطمه زهرا(س) اشاره کرد که مشروح آن در ادامه میآید:
*رسیدن به مقام وزیر اعظمی حضرت حجّت(عج) با کسب تقوا!
در جلسه گذشته حسب روایات شریفهای که اشاره کردیم، بیان شد: پروردگار عالم به بندگانش، اگر تقوا پیشه کنند؛ عصمت مرحمت میکند.
بیان کردیم: معلوم میشود غیر از آن معصومینی که معلوم و مشخّص است که از باب هدایت باید معصوم باشند که همان چهارده معصوم(ع) هستند و یا بحث عصمت انبیاء(ع)؛ من و شما هم میتوانیم معصوم بشویم. مهم این است که بخواهیم. خواستنش هم همان تقواست.
کما اینکه وقتی عنوان میشود: یاران حضرت حجّت! این یاران که همه از خاندان حضرت نیستند، از اهلالبیت نیستند، از سادات مکرّم نیستند؛ بلکه میبینیم رأس همه اینها، شیخنا الاعظم، حضرت مفید عزیز، محمّد بن محمّدنعمان است که لقب مفید مِن ناحیهالحجّه(عج) به ایشان مرحمت شده و ایشان مقامی پیدا میکند که عنوان وزیر اعظم حضرت در هنگام ظهور است.
او که آقای خوبیها میشود و آقا جانمان، حضرت حجّت(عج) در مقام افتاء به او امر میکند که تو فتوا بده، اگر بناست جایی از آن هم اشتباه باشد، ما خودمان درست میکنیم!
آنکه به مقامی میرسد که بارها بیان کردیم: حضرت در توقیع مبارکشان به ایشان بیان میفرمایند: الأخالسّدید! برادر جدانشدنی و همیشگی من! برادر حضرت میشود!!! ما افتخار بکنیم، تازه اگر بنویسند، غلامِ غلامان حضرت حجّت بشویم. اگر قبول کنند، لطف کنند، عنایت، کرامت، بزرگواری و آقایی کنند، ما سرباز کوچک آن حضرت بشویم! امّا ببینید همانطور که روایاتش را بیان کردیم، مقام تقوا انسان را به مقام عصمت میرساند.
*استادی که به چهره شاگردانش که هر روز به محضرش میرسیدند، نگاه نمیکرد!
لذا برای اکثر افراد جدّاً باورش سخت است، حتّی معالأسف بعضی که در این لباس مقدّس هستند، میگویند: خیلی نمیشود روی این مطلب استناد کرد. برایشان سخت است که دو سیّد عظیمالشّأن، دو آیت عظمی، سیّد رضی و برادر بزرگترش، سیّد مرتضی به عنوان شاگردان شیخنا الاعظم، حضرت مفید عزیز(روحی له الفداء و سلام اللّه علیه) باشند و ایشان، آنها را ندیده باشد!
بیان کردیم: آن تاجر بغدادی نذر کرد که اگر اموالش به صحّت و سلامت رسید و کاروان توانست اموالش را از دست قطّاع الطریق و راهزنان به خوبی نجات دهد و اموالش را ندزدند؛ کمکی به حوزه کند و هدایایی برای شیخنا الاعظم و شاگردان او بیاورد. او موفّق شد و هدایایی از جمله شانههایی برای طلبهها آورد.
شیخنا الاعظم هم میدانست که مال آن شخص، چه مالی است و إلّا اولیاء خدا و بزرگان دین زیر بار گرفتن هدیه از مالی که نمیدانند چیست، نمیروند. حضرتش به همه شاگردانش شانه میدهد، امّا به سیّد رضی و سیّد مرتضی نمیدهد.(1) این دو متعجّب و ناراحت بودند و ماجرا را برای مادر گرامیشان تعریف میکنند(2) که استاد عظیمالشّأنمان فقط به ما شانه نداد. مادرشان فردا به محضر شیخ میآید و عرضه میدارد: اینها اشتباهی کردند؟! وضعیّت درسیشان مناسب نیست؟!
نوروز
با بهار میآید که یادآور رستاخیز و تحولی ژرف و دل انگیز در حیات بشر است و اینک،
کتاب بزرگ آفرینش، فرا روی ماست،بهار، بازتاب شگفت راز حیات در عرصه هستی است.
خبرگزاری حوزه در گفتگو با حجتالاسلام والمسلمین «میرزا
احمد اسدی» به شرح فرازهایی از دعای تحویل سال پرداخته است.
* همانطور که مستحضرید، نوروز امسال همچون سال گذشته با
ایام سوگواری ریحانه النبی همراه شده است. این تقارن را چگونه ارزیابی میکنید؟
بسم الله الرحمن الرحیم. در ابتدای سخن، فرا رسیدن ایام
فاطمیه را محضر امام زمان(عج)، نایب بحق ایشان حضرت آیت الله العظمی خامنهای و شیعیان
راستینش تسلیت عرض مینمایم.
تقارن ایام نوروز با ایام فاطمیه اول و دوم را به فال
نیک میگیریم که به تعبیر روایات، این تقارن و هماهنگی؛ یک نفحه الهیه است: «إِنَّ
لِلَّهِ فِی أَیَّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحَاتٍ أَلَا فَتَرَصَّدُوا لَهَا ؛ برای
خداوند متعال در روزگاران شما نفحاتی پیش میآید، سعی کنید خود را در معرض این
نفحات الهی قرار دهید»[1].
هر از چند گاهی این نسیم های رحمت به سوی ما میوزد،
گاهی شرایط زمانی و مکانی زمینهای میشود تا انسان قدمی به سوی حق بردارد. این
نسیم های رحمت بسیار مغتنم هستند و سبب توفیقاتی است که انسان قدمی یا منزلی از
سیر الی الله را طی کند و به مراتب بالاتر برسد.
این تقارن ممکن است از همین قبیل باشد. همین که در این
ایام سخن از فاطمه زهرا(س) است، باب توفیقی است. هر اندازه که به این باب نزدیک
شویم به باب معرفت نزدیک شدهایم و هر اندازه از آن دور شویم، از سعادت و معرفت
محروم ماندهایم.
اینکه حضرت رسول(ع) در حق امیرالمؤمنین علی(ع) فرمود:
حجت الاسلام و المسلمین عالی
سوال – گفتید که بر بالین فرد محتضر دعای عدیله خوانده شود . دعای عدیله حاوی چه مضامینی است ؟
پاسخ – این دعا توصیه شده که وقتی فرد در صحت و سلامتی است خوانده بشود و فرد یک دوره با خلوص اعتقاداتش را مرور بکند و این دعا را بعنوان امانت به خدا بسپارد که در هنگام سختی پروردگار آنرا به او برگرداند . همچنین خواند این دعا را بر بالین محتضر سفارش شده است که بخوانید بخصوص اگر شخص محتضر هم بتواند آنرا بخواند و دنبال بکند . این دعا در مفاتیح قبل از دعای جوشن کبیر است . کلمه ی عدیله به معنی عدول از حق به باطل است. برای اینکه چنین اتفاقی رخ ندهد این دعا خوانده می شود . یعنی این دعا مانع ازعدول به سمت باطل بشود . این دعا با شهادت به وحدانیت خدا آغاز می شود . خود خدا به وحدانیت خودش شهادت می دهد و خدا شهادت می دهد که معبودی جز خودش نیست و صاحبان خرد و علم و کسانی که با معرفت هستند . دین مقبول نزد خدا اسلام است . اقرار می کنیم به اینکه خدایا من بنده ای هستم که در مقابل الطاف بیکران تو مقصر هستم و کوتاهی کرده ام . من هم به وحدانیت خدا شهادت می دهم همانطور که ملائکه شهادت دادند . خدایی که دارای کرم واحسان است . صفات خدا را می شماریم تا آخر . خدایی که رحمتش بر غضبش پیشی گرفته است . مگر ما کاری بکنیم که غضب خدا را به دنبال داشته باشیم . خدا در ابتدا با غضب شروع نمی کند . صفت اصلی خدا رحمت است و غضب خدا به تبع اعمال صورت می گیرد که آن هم برای تادیب است نه برای انتقامجویی . هرکسی که طالب خدا باشد او را از دست نمی دهد و این طور نیست که نتواند به آن برسد . خدایی که موانع تکلیف را برطرف کرد و راه را برای همه مساوی قرار داد و راه را آسان کرد تا همه تکالیف الهی را انجام بدهند و راه ترک حرام را آسان کرد و گمان نکنیم که این راه سخت است و نمی شود. تکلیفی که خدا خواسته.....