نوجوانی که قبل از سن تکلیف عارف شد/ ۱۴ توصیه اخلاقی شیخ نخودکی

شیخ نخودکی اصفهانی هنوز به سن تکلیف نرسیده بود که در محضر اساتیدش توانست راه کمال و معرفت را بپیماید، به گونه‌ای که نقل شده سه ماه رجب، شعبان و رمضان را تا آخر عمر روزه‌دار بود.

 

به مناسبت سالروز وفات این عارف بالله در ادامه به بازخوانی اجمالی زندگانی شیخ نخودکی همراه با دو نمونه از کرامات ایشان می‌پردازیم:

شیخ حسنعلی فرزند علی‌اکبر مقدادی اصفهانی معروف به نخودکی اصفهانی، فقیه، عارف، زاهد و صاحب کرامات فراوان، در سال 1279 در نیمه ماه ذی‌‌القعده در خانواده‌‌ای متدین و متقی چشم به جهان گشود.

پدرش، مرحوم ملاعلی‌اکبر، مردی متقی و پرهیزگار و معاشر و دوستدار اهل علم و ملازم مردان حق و عارفان بزرگی همچون حاج محمدصادق تخت پولادی بود، او بر اثر مشاهده کراماتی از حاج محمدصادق در مورد همسرش و افزایش شیر در سینه  

او تا آخر عمرش از ارادتمندان ویژه مرحوم حاجی محمدصادق شد و مدت  22 سال در خدمت او بود و شب‌های دوشنبه و جمعه نزد او می‌‌رفت و در تخت پولاد با او به عبادت و ریاضت می‌‌پرداخت.

پدر حسنعلی نیمی از آنچه که از راه کسب و کار به دست می‌‌آورد، در اختیار حاج محمدصادق می‌گذاشت و به همراه او به فقرا و مستمندان کمک می‌رساند.

شیخ حسنعلی اصفهانی، سیر تهذیب روح و روان را از همان کودکی و به همت پدر خویش آغاز کرد، پدرش، ملاعلی‌اکبر، حسنعلی را از همان کودکی در هر سحرگاه بیدار و او را به نماز، دعا، راز و نیاز و یاد خدا آشنا می‌کرد، وی تا یازده سالگی در خدمت حاجی محمدصادق تخت پولادی بود و از او دستور می‌گرفت، آن مرد خدا، او را به نماز، روزه و انجام مستحبات و نوافل شب آشنا کرد.

او بیشتر شب‌ها تا صبح بیدار می‌ماند و از پانزده سالگی تا پایان عمر پر برکتش، هر ساله....  ادامه مطلب ...

حسین علیه السلام ، ملاک ارزیابی اعمال

میلاد امام حسین علیه السلام مبارک


عشق به حضرت سیدالشهداء علیه السلام زمانی کامل و منسجم است که با رویکردی عالمانه نسبت به مقام و منزلت او و اهداف انقلاب سرخ و دین سبزش همراه باشد. پس باید او را شناخت تا عشق به او نیز حاصل آید.

اما به راستی می توان حسین (ع) را شناخت و فهمید که او که بود، چه بود و چه کرد؟ چه کسی می تواند با جرات ادعای معرفت او را بنماید. تنها راهی که در این راستا متصور و معقول است بهره گیری از نور روایات است که انسان هرگاه با نظر دقیق و علمی به فهم روایات نائل شود و به درک فقه الروایة برسد، آن گاه در حد فهم و ادراک خود می تواند اشراق شمس وجود آن حضرت را بر دل خود سرازیر ببیند. راستی مگر می توان حسین (ع) و بلکه ائمه هدی را از غیر طریق خدا و رسول و اهل بیت او شناخت؟ هرگز که چنین امری از دایره تفکر هر متفکری بیرون است. اکنون به روایاتی چند از معصومین (ع) در فضیلت این معصوم مظلوم اشاره می رود:

از رسول خدا (ص) روایت است که فرمودند : « حسین منی و انا من حسین » حسین از من است و من از حسین . راستی آن حضرت ، حسین را چگونه دید و با این سخن در کمال بار معنایی خود چه می خواست بگوید و چه گفت. آیا می توان گفت که این سخن پیغمبر (ص) فقط گویای یک ارتباط عاطفی بین او و حسین (ع) است. باید در کلمه « منّـی » بسیار تامل کرد.

اولین معنای آن این است که اگر می خواهید مقام و منزلت حسین (ع) را بشناسید ، باید اول بفهمید که ......

ادامه مطلب ...

بیان اهداف بعثت پیامبر اکرم(ص) در کلام امام علی(ع)

سوال :اهداف رسالت پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلّم) در کلام امام علی(علیه السلام) چگونه بیان شده است؟
پاسخ : امام علی(علیه السلام) در بخشی از خطبه دوم نهج البلاغه بعد از تحکیم پایه هاى شهادت به توحید و یگانگى خدا به سراغ دوّمین و مهمترین اصل بعد از توحید یعنى شهادت به نبوّت مى رود و مى فرماید: (من گواهى مى دهم که محمّد بنده و فرستاده اوست)؛«وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ».
آرى پیش از آن که محمّد(صلی الله علیه وآله وسلّم) رسول خدا باشد بنده خاصّ او بود و تا بنده خاص نباشد به مقام رسالت نمى رسد؛ ضمناً شهادت به بندگی، پاسخى است به آنها که رسولان خدا را تا سرحدّ الوهیت بالا مى بردند و بزرگترین افتخار آنان را که عبودیتشان بود از آنها مى گرفتند.
سپس رسالت و مأموریت پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلّم) را این چنین توصیف مى کند، مى فرماید: (او را با دین و آیین آشکار و نشانه روشن و کتاب نوشته شده و نور درخشان و روشنایى تابنده و امر و فرمان قاطع و بى پرده فرستاد)؛ «اَرْسَلَهُ بِالدّینِ الْمَشْهُورِ وَ الْعَلَمِ الْمَأثُورِ(1) وَ الْکِتابِ الْمَسطُورِ، وَالنُّورِ السّاطِعِ(2) وَ الضِّیاءِ اللامِعِ، وَ الاَمْرِ الصّادِعِ». (3)
در این که این تعبیرات ششگانه عمیق و پرمحتوا اشاره به چه امورى است تفسیرهاى گوناگونى وجود دارد.
نخست این که «دین مشهور» اشاره به آیین اسلام و «علم مأثور» اشاره به معجزات و «کتاب مسطور» اشاره به قرآن و «نور ساطع» اشاره به علوم الهى پیامبر و «ضیاء لامع» اشاره به سنّت آن حضرت و «امر صادع» (به قرینه آیه فَاصْدَعْ بِما تُؤمَرُ)(4) اشاره به ترک تقیّه و اظهار توحید بدون پرده در برابر مشرکان و مخالفان است.
این احتمال نیز وجود دارد که «نور ساطع» و «ضیاء لامع» توضیحات بیشترى درباره قرآن مجید باشد چرا که قرآن مایه روشنایى افکار و جوامع انسانى است.
سپس به هدف نهایى رسالت پیامبر(صلى الله علیه وآله) و آوردن قرآن مجید و معجزات و قوانین و احکام الهى مى پردازد و مى فرماید: 
ادامه مطلب ...

چهل حدیث منتخب گهربار از امام موسی کاظم علیه السلام

قالَ الا مام موسى بن جعفر الکاظم صلوات اللّه علیه :
1 وَجَدْتُ عِلْمَ النّاسِ فى اءرْبَعٍ: اءَوَّلُها اءنْ تَعْرِفَ رَبَّکَ، وَالثّانِیَةُ اءنْ تَعْرِفَ ما صَنَعَ بِکَ، وَالثّالِثَةُ اءنْ تَعْرِفَ ما اءرادَ مِنْکَ، وَالرّبِعَةُ اءنْ تَعْرِفَ ما یُخْرِجُکَ عَنْ دینِکَ.(62)
فرمود: تمام علوم جامعه را در چهار مورد شناسائى کرده ام :
اوّلین آن ها این که پروردگار و آفریدگار خود را بشناسى و نسبت به او شناخت پیدا کنى .
دوّم ، این که بفهمى که از براى وجود تو و نیز براى بقاء حیات تو چه کارها و تلاش هائى صورت گرفته است .
سوّم ، بدانى که براى چه آفریده شده اى و منظور چه بوده است .
چهارم ، معرفت پیدا کنى به آن چیزهائى که سبب مى شود از دین و اعتقادات خود منحرف شوى یعنى راه خوشبختى و بدبختى خود را بشناسى و در جامعه چشم و گوش بسته حرکت نکنى -.

2 قالَ علیه السلام : رَحِمَ اللّهُ عَبْدا تَفَقَّهَ، عَرَفَ النّاسَ وَلایَعْرِفُونَهُ.(63)

فرمود: خداوند متعال رحمت کند بنده اى را که در مسائل دینى و اجتماعى و سیاسى و... فقیه و عالم باشد و نسبت به مردم شناخت پیدا کند، گرچه مردم او را نشناسند و قدر و منزلت او را ندانند.

3 قالَ علیه السلام : ما قُسِّمَ بَیْنَ الْعِبادِ اءفْضَلُ مِنَ الْعَقْلِ، نَوْمُ الْعاقِلِ اءفْضَلُ مِنْ سَهَرِالْجاهِلِ.(64)

فرمود: چیزى با فضیلت تر و بهتر از عقل ، بین بندگان توزیع نشده است ، تا جائى که خواب عاقل - هوشمند - افضل و بهتر از شب زنده دارى جاهل بى خرد است .

4 قالَ علیه السلام : إ نَّ اءهْلَ الاْ رْضِ مَرْحُومُونَ ما یَخافُونَ، وَ اءدُّوا الاْ مانَةَ، وَ عَمِلُوا بِالْحَقِّ.(65)

فرمود: اهل زمین مورد رحمت - و برکت الهى - هستند، مادامى که خوف و ترس -.....

 

ادامه مطلب ...