خطبه حضرت زینب سلام الله علیها در شام و مجلس یزید لعنه الله علیه


ای یزید! به خدا قسم ! که نمی‌توانی نام ما را از خاطره‌ها و صفحه‌ی تاریخ محو کنی و نمی‌توانی فروغ وحی را خاموش سازی و هرگز نمی‌توانی طومار حیات و افتخار ما را در هم پیچی و نیز نخواهی توانست ننگ و عار همیشگی خودت را از دامن خویش بزدایی !
وقتی که امام سجاد (ع) را با اهل بیت وارد مجلس یزید لعین کردند، سر مبارک حضرت سیدالشهدا (ع) را در آن مجلس آوردند و یزید با چوبه دستی خود به دندان‌های حضرت می‌زد و می‌خواند:
به بازیچه گرفتند بنی‌هاشم ملک را و هیچ گونه خبری و وحیی نازل نگردیده است، آن چه گفته‌اند، همه‌اش لهو و لعب می‌باشد.
کاش اشیاخ بنی‌امیه که در جنگ بدر کشته شدند، حاضر بودند و می‌دیدند که من چگونه انتقام ایشان را از فرزندان قاتلان ایشان گرفتم.
خوشحال می‌شدند و به من می‌گفتند: ای یزید، دستت تباه و شل نشود که نیک انتقام گرفتی.
و ما آنان را همچون بدر که ما را کشتند، جزا دادیم و همانند بدر با ایشان رفتار کردیم، اینک اعتدال رعایت شده است.
و اگر من انتقام از فرزندان احمد نمی‌گرفتم، از فرزندان خندف نبودم.
وقتی حضرت زینب این اشعار و آن صحنه را دید، با صدای پر از اندوه و حزین که قلوب را آتش می‌زد و می‌سوزاند، ندا داد، یا حبیباه یا رسول الله ! الخ

سپس به پا خاست و این چنین به ایراد خطبه پرداخت:  ادامه مطلب ...