8 ماده غذایی برای کاهش فشارهای روحی
کارشناسان معتقدند رژیم غذایی نامنظم یکی از دلایل استرس است. بنابراین گنجاندن یکسری مواد غذایی در رژیم خوراکی میتواند مانع استرس شود.
گنجاندن یکسری مواد خوراکی در رژیم غذایی مانند؛ ماست، بادام، چای، ماهی و... سبب کاهش استرس در انسان میشود.
به گزارش برنا، کارشناسان معتقدند رژیم غذایی نامنظم یکی از دلایل استرس است. بنابراین گنجاندن یکسری مواد غذایی در رژیم خوراکی میتواند مانع استرس شود.
به گزارش ایندیا ویژن، در این تحقیق به 8 ماده غذایی مهم که در کاهش استرس نقش بسزایی دارد اشاره شده است.
ماست:
ماست ماده ای است سبک و دارای هضم ساده. به بیان دیگر پروتئین ماست سبب افزایش هورمونهای عصبی در مغز و نتیجتاً منجر به آرامش در فرد میشود. همچنین ماست یا هر ماده لبنی دیگر غنی از تیروسین است که این ماده سبب افزایش سطح هورمون سروتونین مغز میشود.
شکلات تلخ:
شکلات تلخ حاوی آنتی اکسیدان زیاد به شکل فلانوئید است که سبب کاهش سطح هورمون استرس میشود.
مرکبات:
میوهها به دلیل آنکه دارای قند خنثی هستند سبب از بین رفتن استرس در ذهن میشوند.
بادام:
به عنوان تسکین دهنده استرس عمل میکند. بادام دارای ویتامین B2، ویتامین E، منیزیوم و روی است. ویتامین B و منیزیوم بادام در تولید سروتونین که به کاهش استرس کمک میکند نقش دارد. روی موجود در بادام با بعضی اثرات منفی استرس مبارزه میکند. ویتامین E بادام هم به عنوان آنتی اکسیدان، رادیکالهای آزاد وابسته به استرس و بیماری قلبی را از بین میبرد.
چای گیاهی:
چای سیاه یا چای گیاهی خلق و خوی شما را بهتر میکند چای پونه، چای گل یاس، گل لاله و یا دیگر چایهای گیاهی همچون دارو به آرامش ذهن و سیستم بدنی کمک میکند.
ماهی:
ماهی یک منبع فراوانی از امگاه 3 و اسیدهای چرب است. ماهی شامل ویتامینهای مهم، به خصوص ویتامینهایی مانند B6 و B12 است که پایین آورنده استرس هستند.
در حقیقت B12 یکی از مهمترین ویتامینهایی است که در ترکیب هورمون سروتونین مغز نقش دارد. کمبود B12 منجر به افسردگی میشود. به بیان دیگر، غذاهای دریایی دارای میزان بالایی از زینک است که مانع استرس میشود.
بروکلی:
بروکلی به عنوان سبزی شادیآور شناخته شده است. این سبزی سرشار از ویتامین B از جمله اسید فولیک است که در کاهش استرس نقش دارد. اسید فولیک به از بین رفتن استرس، نگرانی، ترس و حتی افسردگی کمک میکند. بروکلی به دلیل داشتن فیبر زیاد به درمان یبوست که در اثر استرس پدید می آید نیز کمک میکند.
سیر:
سیر به کاهش تنش، استرس و گلوکز بدن کمک میکند. سیر غنی از آنتی اکسیدان است که در کاهش میزان استرس نقش دارد.
سیب به بهبود تنفس، درمان و پیشگیری از آسم، افزایش هوش، پیشگیری و درمان آلزایمر، کاهش کلسترول، کاهش خطر حملات قلبی، کاهش احتمال ابتلا به سرطان، افزایش انرژی بدن، افزایش بینایی
و بهبود دیابت کمک میکند.
جدا از طعم و مزهی بسیار عالی که سیب دارد، این میوه کولهباری از خواص درمانی را در خود دارا میباشد.
سیب نقش مهمی در سلامت بدن دارد و مزیت آن این است که علاوه بر پیشگیری از بیماریها، باعث افزایش سلامتی نیز میشود.
در اینجا، برای شما دلایلی آوردهایم که چرا باید روزی حداقل یک عدد سیب بخورید.
1-به بهبود تنفس، درمان و پیشگیری از آسم کمک میکند
محققان انگلیسی اخیراً به این نتایج دست پیدا کردهاند که مادرانی که در طی زمان بارداری سیب بیشتری میخورند، کمتر احتمال دارد فرزندانی داشته باشند که تا سن 5 سالگی دچار آسم شوند.این میوه میتواند از ریههای افراد بزرگسال نیز محافظت کند.
همچنین میتواند احتمال مبتلا شدن به آسم، سرطان ریه و بسیاری از بیماریهای دیگر را کاهش دهد. اگر شما از مشکلات ناشی از آسم رنج میبرید با خوردن یک فنجان آب سیب میتوانید به رفع این مشکلات و نگرانیها کمک کنید. یکی از نشانههای آسم به سختی و با صدای بلند نفس کشیدن است اما با خوردن آب سیب تازه میتوانید این نشانهها را از بین ببرید.
2- باعث میشود دیرتر گرسنه شوید
سیب حاوی میزان زیادی فیبر میباشد و بدون اینکه شما کالری زیادی دریافت کنید، معده را پُر نموده و باعث میشود دیگر احساس گرسنگی نکنید.شیرینی طبیعی که در سیب وجود دارد به آهستگی وارد خون میشود و به حفظ قند خون و اینکه سطح انسولین را در بدن شما در حد ثابتی نگاه دارد، کمک میکند، در نتیجه بدن شما احساس پُری و سیر بودن بیشتری خواهد کرد، برعکس خوراکیهای آماده که مواد قندی در آنها بسیار زیاد است و گرسنگیهای بسیار سریع را به دنبال دارند.
3- به افزایش هوش، پیشگیری و درمان آلزایمر کمک میکند
احتمالاً به علت افزایش تولید استیل کولین (یک ماده شیمیایی که وظیفه رساندن پیغام بین سلولهای عصبی را بر عهده دارد)، سیب به بالا بردن کارایی حافظه ضمن افزایش سن و کاهش بالقوهی شانس ابتلا به بیماری آلزایمر کمک میکند. این نتایج، از تحقیقاتی که در دانشگاه منچستر بر روی حیوانات انجام شد، به دست آمد.اثر آن در درمان و پیشگیری از آلزایمر به گونهای است که خوردن سیب باعث تقویت سلولهای مغز میشود.
4- کلسترول خون را کاهش میدهد
باید از دو ترکیب کلیدی و اصلی تشکر کنیم؛ پکتین (نوعی فیبر گیاهی) و پلی فنولها (نوعی آنتیاکسیدان قوی). سیب میتواند سطح کلسترول بد خون (LDL) را پایین بیاورد و به این ترتیب از گرفتگی عروق جلوگیری میکند.برای استفادهی بیشتر از مواد مغذی موجود در سیب، پوست آن را دور نیندازید، زیرا پوست سیب دو تا شش برابر بیشتر از گوشت آن، ترکیبات آنتیاکسیدانی دارد.
با خوردن سیب به طور منظم میتوانید از مبتلا شدن به دیابت و مشکلات
دیگری که به دنبال دارد جلوگیری کرد. ژلاتین موجود در سیب نقش انسولین را
ایفا میکند در نتیجه در تنظیم سطح قند خون بدن اهمیت ویژهای دارد
مطالعات و پژوهشها حاکی از این است که خوردن دو عدد سیب در هر روز تقریباً به میزان 16 درصد سطح کلسترول را پایین میآورد. برای کاهش سطح کلسترول هیچ چیز دیگری به اندازه سیب مفید نیست.
5- با سرطان مبارزه میکند
مطالعات آزمایشگاهی نشان دادهاند ترکیبات مختلفی که در این میوهی آبدار وجود دارد، رشد سلولهای سرطانی را محدود میکنند، اما این ترکیبات زمانی بیشتر تأثیرگذار خواهند بود که به طور کامل از تمام جزئیات سیب استفاده شود (البته به جز ساقه و دانه آن).افرادی که روزانه بیشتر از یک سیب میخورند، درصد مبتلا شدن به چند نوع سرطان را 9 تا 42 درصد در خود پایین میآورند (سرطان دهان، مری، روده بزرگ، سینه، تخمدان، سرطان پروستات و سرطانهای دیگر). این نتایج از تحقیقات محققان ایتالیایی به دست آمده است.
از آنجایی که فیبر موجود در سیب در تقویت دستگاه گوارش موثر است از خطر ابتلا به سرطان روده بزرگ جلوگیری میکند. خوشبختانه مطالعات نشان داده است که مصرف این میوه خطر ابتلا به سرطان ریه و سرطان سینه را نیز کاهش میدهد و به طور کلی سیب، میوهای کاملاً استثنایی در پیشگیری از انواع سرطانها به شمار میآید.
6- دستگاه گوارش را تقویت میکند
افرادی که از مشکلات دستگاه گوارشی رنج میبرند با خوردن سیب میتوانند عملکرد این دستگاه را در حد نرمال نگه دارند.مهمترین دلیل در تنظیم و تقویت دستگاه گوارش این است که سیب سرشار از فیبر است و این بدان معناست که حرکات رودهای را منظم میکند و دیر هضمی و یبوست را از بین میبرد. با تنظیم دستگاه گوارشی از دل دردهای مزمن و شدید که به این دستگاه مرتبط است نیز کاسته میشود.
7- موجب افزایش انرژی بدن میشود
قندی که در سیب وجود دارد طبیعی است و فواید زیادی دارد که به هیچ عنوان قابل مقایسه با شیرینیها و قندهای مصنوعی نیست.قند موجود در سیب باعث افزایش انرژی میشود به همین دلیل است که خوردن این میوه صبح زود و قبل از صبحانه توصیه شده و تا آخر شب بدن را سرحال نگه میدارد و انرژی مورد نیاز را تأمین میکند.
8- به درمان آنمی (کم خونی) کمک میکند
از آنجایی که سیب دارای آهن است در درمان آنمی نقش مهمی دارد. آهن موجود در بدن سطح هموگلوبین را افزایش میدهد که افزایش هموگلوبین با درمان آنمی رابطه مستقیم دارد اگر شما دائماً احساس ضعف و خستگی دارید با خوردن این میوه میتوانید سرحال شوید زیرا قند طبیعی و اسیدهای موجود در سیب با آهن آن ترکیب شده و باعث افزایش انرژی و همچنین تقویت سیستم ایمنی بدن میشود به گونهای که بدن در برابر بیماریها حالت آماده باش به خود میگیرد.
9- کاهش خطر حملات قلبی را به دنبال دارد
سیب سرشار از آنتی اکسیدان قوی است و در حقیقت آنتی اکسیدان برای سلامت قلب فواید زیادی دارد مصرف سیب کمک زیادی به درمان و پیشگیری از بیماریهای قلبی میکند.از آنجایی که بیماری قلبی با افزایش سن، زیاد میشود، مصرف این میوه هیچوقت دیر نیست و به خوردن آن توصیه زیادی شده است.
10 – به بهبود دیابت کمک می کند
افرادی که مبتلا به دیابت هستند در صورت درمان نکردن آن به مشکلات دیگری نیز دچار میشوند که به دیابت مربوط میشود از جمله اختلالات عصبی، مشکلات کلیوی و مشکلات بینایی. با خوردن سیب به طور منظم میتوانید از مبتلا شدن به دیابت و مشکلات دیگری که به دنبال دارد جلوگیری کرد. ژلاتین موجود در سیب نقش انسولین را ایفا میکند در نتیجه در تنظیم سطح قند خون بدن اهمیت ویژهای دارد. خوشبختانه این میوه در شرایط آب و هوایی مختلف برداشت میشود.
11- به افزایش بینایی کمک میکند
مشکلات ناشی از بینایی تقریباً غیرقابل پیشگیری است اما اخیراً مطالعات انجام شده نشان داده است که سیب میتواند اثر مطلوبی بر بینایی داشته باشد از آنجایی که سیب منبعی غنی از ویتامین A و ویتامین C است در درمان شب کوری و کور رنگی اثرات مثبتی دارد.
فرآوری: مریم مرادیان نیری
بخش تغذیه و آشپزی تبیان
منابع:
آسیب هایی که نوجوانان را تهدید میکند
دغدغه هر پدر و مادری داشتن فرزند یا فرزندانی سالم و تندرست است. والدین بیش از هر چیز نگران خورد و خوراک، پوشاک، درس و مشق بچهها هستند و برای برآورده کردن این نیازها است که شب و روز تلاش می کنند و لحظهای آرام و قرار ندارند، اما آیا هیچ با خود اندیشیدهاید که دلبندانمان علاوه بر غذای جسم به غذای روح و روان هم احتیاج دارند که اگر چنانچه این غذا در فضای گرم و صمیمی و در محیط خانواده برایشان فراهم نشود خود را برای تهیه این غذاها به هر در و دیواری میزنند یا با هر طناب پوسیدهای به قعر چاه میروند و آینده خود را تباه میسازند
امروزه با گسترش وسائل ارتباط جمعی متأسفانه نوجوانان و جوانان گمشدهها و کمبودهای عاطفی خود را در بازیهای پرهیجان و بی محتوای رایانه ای، موسیقی های مبتذل غربی و فضای پرخطر و مجازی اینترنت جست و جو می کنند. آنها در یک گمان واهی بر این باوراند که کامپیوتر و اینترنت دروازه ورودشان به دنیای اطراف است و ما به عنوان والدین اگر لحظه ای، فقط لحظه ای غفلت کنیم فرزندان خود را غرق در خطر می بینیم و اگر مدیریتی صحیح و نظارتی دقیق بر کارها و رفتار آنها نداشته باشیم نوجوانان مان همچون ماهی از دست مان سر می خورند و در دریای پرتلاطم امواج ماهواره و اینترنت غرق می شوند. آن موقع است که رهایی آنها از این دام ها کاری بس دشوار خواهد بود.
رایانه، اعتیاد جدید قرن
امروزه دنیای رایانه هویت یابی و هویت جویی نسل جوان را تا جایی در ابعاد فکری و اخلاقی تحت تأثیر قرار داده که آسیب های اجتماعی رابطه تنگاتنگ با مقوله فناوری اطلاعات، انفجار اطلاعات و جهانی شدن پیدا کرده است
""رضا نباتی"، کارشناس فرهنگی در گفت وگویی با بیان این موضوع که رایانه موجب بروز پدیده جدید "اعتیاد نو و مدرن" و افزایش آسیبهای اجتماعی شده است، خاطرنشان می کند:
استفاده خارج از حد متعارف از اینترنت باعث وابستگی شدید روانی و فکری کاربر می شود. به طوری که بعضی از کاربران به یک فضای غیرواقعی پناه برده و در آن زندگی می کنند. در این میان سودجویان نیز از طریق اینترنت به راحتی کالاهایشان را تبلیغ می کنند، خبرهای دروغین و پیام های مورد نظرشان را برای جوامع میفرستند، ابهت فرهنگی و دینی خانوادهها را میشکنند و زمینههای آشفتگی هویت را برای نوجوانان فراهم میکنند.
این کارشناس تأکید میکند:
آنان در این بین با کوچکترین غفلت و ناآگاهی والدین، راه را برای انواع انحرافات و آسیب های اخلاقی، فرهنگی فرزندان جامعه باز کرده و موجب سقوط آنان از درجات بلند معنویت خواهند شد.
وی در خصوص راهکارهای برخورد با این مشکلات و مناسب ترین برخورد والدین با نوجوانان و جوانان با شروع تعریفی از آسیب، میگوید:
عواملی که موجب دور شدن فعالیتهای اجتماعی نوجوانان از مسیر تربیت و حضور در رفتارهایی که میتواند به اودر پیدا کردن مسیری مناسب صدمه بزند، آسیب نامیده می شود. همچنین آسیبهای نوپدید هم آسیبهایی هستند که ازارتباط نوجوانان با ابزار و تکنولوژیهای جدید ممکن است برای او پیش آید و مسیر تحصیل، تربیت و آینده او را از جهت اصلی دور کند.
بنابراین یکی از راههای پیشگیری از بروز این گونه آسیبها در نوجوانان توجه ویژه به تربیت و تقویت مسائل دینی و مذهبی آنها از سوی مسئولان آموزشی و تربیتی و مخصوصاً خانوادهها است. ضمن این که نقش مدیریتی والدین را هم در نحوه استفاده صحیح از این ابزار نباید نادیده گرفت.
نباتی با اشاره به این که خودباوری ضعیف در نوجوانان و عدم توجه به نیازهای عاطفی و احساسی در سنین بلوغ از سوی خانواده زمینه گرایش آنها را به سوی اعتیاد فراهم میکند، میگوید : اگر اولیا و مربیان آموزشی این اجازه را به نوجوان بدهند که هر کدام با توانمندی هایی که دارند به موقعیتهای مناسب و صحیحی دست یابند و این احساس "من می توانم خوب باشم" را در خود ببینند، اعتماد به نفس و باور جوان و نوجوان از خودش در سطح بسیار خوبی قرار میگیرد و اگر نوجوانی خود را باور داشته باشد و ارزش خاصی برای خود قائل باشد کمتر تحت تأثیر دیگران، عوامل بیرونی و فضای مجازی قرار میگیرد.
جوانی، دنیایی سرشار از تحرک
دنیای جوانی و نوجوانی، دنیای هیجان و تحرک، شور و نشاط و شادی است. امروزه در برخی از خانوادهها این هیجانات و تحرکات با شنیدن موسیقیهای غربی از طریق ماهواره و سی دی، تخلیه میشود. البته موسیقی به خودی خود آسیبزا نیست، اما وقتی موسیقی با چاشنی زیرزمینی و آهنگهای غربی مثل رپ، متال و... همراه شود، آن وقت است که باید گفت خطری جدی خانوادهها را تهدید میکند؛ چرا که گرایش نوجوانان به موسیقیهای مبتذل زمینه ورود آنها را به انحرافات اجتماعی از قبیل اعتیاد و گرفتار شدن در دامهای مصیبت بار را فراهم میسازد.
حال این که چگونه موسیقی به عنوان یکی از ابزارها باعث اعتیاد در نوجوانان و جوانان میشود، سؤالی است که حسین سیرانی، روان شناس و مدرس دورههای مهارتهای زندگی به آن پاسخ میدهد. وی در گفت وگویی با اشاره به اینکه افراد در موقعیتهای متفاوت واکنشهای مختلفی از خود نشان میدهند، میگوید:
هر وقت تعادل جسمی، روانی و اجتماعی نوجوانان در برابر موقعیتها به هم بریزد، آسیب شروع میشود.گوش انسان و حس شنوایی او یکی از حواسی است که اگر تعادل آن از بین رود، آسیبی جدی متوجه فرد میشود. مقدار صدایی که قرار است هر کس بشنود میتواند به او آرامش دهد یا این که آسیب ایجاد کند و اگر در این بین سیستم عصبی هوشمند خود را به خوبی بشناسیم و کارایی آن را بدانیم، قطعاً کمتر دچار آسیب های متعدد می شویم.
این روان شناس با بیان این که به طور متوسط میلیاردها سلول عصبی هوشمند در بدن و مغز انسان ها وجود دارند، می گوید:
این سلولهای عصبی هوشمند وظایف متعددی را برعهده دارند که از جمله انتقال پیامهای عصبی به سیستم عصبی خودکار یا مغز می باشد که به طور طبیعی یک سرعت زمانی خاص برای انتقال این پیامها در نظر گرفته شده است، چنانچه این زمان کاهش یا افزایش یابد، سیستم عصبی دچار اختلال میشود و فرد برای رفع این اختلال نیاز به کمکهای حمایتی دارد که گاهی محرک بیشتر یکی از آنها میباشد که این محرک میتواند موسیقی باشد.
وی ادامه می دهد :
گوش انسان به طور طبیعی با شنیدن صدای طبیعت آرامش پیدا میکند، اما با شنیدن موسیقی هایی که صدای آنها از حد طبیعی خارج هستند همچون موسیقی زیرزمینی که به سبک متال، هوی و رپ تولید میشوند، باعث میشود سرعت طبیعی درک صوتی از حد طبیعی خارج شده و شدت پیدا کند بر همین اساس است وقتی فرد به موسیقی تند گوش می دهد احساس هیجان و نشاط پیدا میکند، این نشاط بیش از حد فقط برای مدت کوتاهی در وی هیجان دارد و بعد از تکرار سلولهای عصبی از دریافت و انتقال این پیامهای زیاد و سریع خسته میشوند و حالت عصبی و پرخاشگری را به طور ناخودآگاه در فرد ایجاد میکنند و به اصطلاح فرد جرقهای میشود و از کوره درمیرود در ادامه فرد جرقهای شده مدام خستهتر میشود و واکنشهای هیجانی یا خوشحالی دیگر از خود نشان نمیدهد و به مرور زمان برای درس خواندن و انجام کارهای روزمره نیز به مشکل برخورده و با کم حوصلگی و عدم تمرکز بر روی کارها مواجه میشود که شایعترین آنها "پرش افکار" است.
این مدرس میگوید: در این زمان است که فرد برای ادامه فعالیتهای خود کما فی السابق به محرک دیگری روی میآورد تا بتواند به حالت نرمال گذشته برگردد. در این موقع است که نیاز به دوپینگ کردن پیدا میکند. چنانچه برای این شارژ شدن در محیطی قرار داشته باشد که این شرایط به آسانی برای او فراهم شود، به راحتی از آن استفاده خواهد کرد. در غیر این صورت با راهنمایی و کمک دوستان درصدد راه چارهای برمی آید و از همین جاست که پای او به جاده خطرناک اعتیاد باز میشود.
این روانشناس خاطرنشان میکند: یک نوجوان یا جوان با یک بار مصرف مواد مخدر معتاد نمیشود، بلکه در وهله اول او نشاط بیشتری نیز می یابد، در مرحله بعد جمع گراتر میشود و به قول معروف سرحال میشود، و شاید حوصلهاش هم برای انجام کارها بیشتر شود، اما این آغاز راه اعتیاد است، چون تا زمانی که اثر ماده در بدن فرد وجود دارد او قدرت و توانایی دارد و این روند آرام آرام کاهش مییابد تا جایی که او همان آدم قبلی نیازمند به محرک میشود.
وی می گوید: با توجه به این که فرد، تجربه خوشایندی را کسب کرده دوباره سراغ همان عمل می رود تا انرژی مضاعفی بگیرد و چون سرعت حرکت سلول های عصبی انتقال پیام به صورت مصنوعی افزایش یافته است، این دفعه تداوم آن شور و نشاط کم تر از دفعه قبل است و این چنین است که فرد آرام آرام برای تأمین انرژی مورد نیاز خود دز ماده را بالا برده و این چرخه آن قدر تکرار می شود تا فرد به مواد مخدر معتاد می گردد.
سیرانی اضافه میکند: موسیقی مخرب غربی به گونهای فرد را به هیجان میرساند که درنهایت به سمت مواد مخدر سوق داده شود و افکار و عقاید مورد نیاز استعمارگران را از فرد معتاد به دست آورند.
وی با اشاره به استفاده بی رویه نوجوانان و جوانان از هندزفری برای گوش کردن آهنگها و موسیقیهای تند به آلودگی صوتی بیش از حد آنها اشاره میکند و میگوید: «ضرب آهنگ و دسیبل این موسیقیها چندین برابر شدیدتر از صدای بوق ماشین، موتور و آلودگی صوتی موجود در کوچه و خیابان است که به طور غیرمستقیم به گوش میرسد و متأسفانه الآن گوش کردن آهنگ از طریق این گوشیها بسیار رایج شده است. خانوادهها باید از هر حیث متوجه سلامت جسم و روان فرزندان خود باشند، تا خدای ناکرده در دام اعتیاد از طریق موسیقیهای زیرزمینی، گرفتار نشوند؛ چرا که گسترش این فرهنگ موسیقی در جوامع جهان سوم و رو به توسعه به شدت در حال افزایش است. مخصوصا دشمنان داخلی و خارجی از طریق دشمنی خاموش به کشورهایی که از منابع ثروت زیاد ملی، معدنی و انسانی برخوردارند (مثل ایران) هجوم میآورند و آنها را سخت تحت تأثیر قرار میدهند. بنابراین مسئولان فرهنگی و مربیان تربیتی باید موسیقی های اصیل ایرانی و آهنگ های مجاز را به شکلی در اختیار نوجوانان و جوانان قرار دهند که مورد پسند آنها قرار گیرد تا راه ورود موسیقی های زیرزمینی بسته شود.
سیرانی با اشاره به این که در نوجوانان باید علامت سؤال ایجاد کرد و آزادی تصمیم گیری به آنها داد، میگوید: نوجوانانی که ما فکر می کنیم از اعتقادات دینی و اصول ریشه ای خانواده دور هستند، در واقع این گونه نیستند، بلکه آن ها دنبال نگاه متفاوت اند و بهتر است این نگاه متفاوت به آن ها عرضه شود، آن موقع چیزی در جامعه و بین نسل ها اتفاق می افتد به نام "همدلی" که ما را به سمت بهداشت روانی، جسمی و اخلاقی در جامعه پیش می برد. هیچ انسانی نمی خواهد به خودش آسیب رساند، مگر این که ناآگاه باشد، بنابراین از خانواده ها و جوانان می خواهیم به سمت واژه همدلی پیش روند.
موسیقی های کفرآمیز شیطانی
سیرانی درخصوص مضامین و متن اشعار موسیقی های زیرزمینی توضیحاتی می گوید: متن اشعار موسیقی های زیرزمینی غربی کلماتی کاملا کفرآمیز، شیطانی و تحریک آمیز است که سلسله اعصاب و هورمون های جنسی را سخت تحت تأثیر قرار می دهد و متأسفانه به شکلی بسیار هنرمندانه طراحی شده اند که روی ناخودآگاه انسان تأثیر می گذارد و رفتار فرد را تحت اختیار خود درمی آورد
شب نشینی های جوانان ممنوع!
یکی از آسیب هایی که جوانان و نوجوانان را تهدید می کند اعتیاد به الکل و مواد مخدر است که اکثرا در شب نشینی ها اتفاق می افتد.
دکتر حمید جمشیدیان، روان شناس با اشاره به این که اکثر آسیب ها از دوره نوجوانی و جوانی در جمع و گروه همسالان رخ می دهد، میگوید: متأسفانه به دلیل این که زمینه های گرایش نوجوانان و جوانان به سمت این مواد از سوی رسانه ها، مسئولان و مربیان آموزشی به صورت مستقیم برای آن ها تفهیم و بازگو نشده است و نوجوانان در این گونه موارد با نقصان جدی روبه رو هستند، خیلی راحت در دام اعتیاد گرفتار می شوند.
دکتر جمشیدیان همچنین به نقش کم رنگ خانواده ها در جلوگیری از حضور فرزندان خود در جمع دوستان کم تجربه و کم سن و سال اشاره می کند و می گوید: خانواده ها در جلوگیری از ورود بچه ها به وادی اعتیاد خیلی نقش دارند، اما به نظر می رسد آن ها از این خطری که جامعه و فرزندان شان را تهدید می کند، خیلی آگاه نیستند و به واسطه مشغله زیاد کاری و نگرانی های معیشتی و شاید به دلیل عدم توانایی در برقراری ارتباط خوب با فرزندان، وظیفه اصلی خود را تا حدودی فراموش کرده اند و نمی توانند به خوبی ایفای نقش تربیتی کنند.
این روان شناس به نقش فراموش شده و کم رنگ مسئولان آموزشی هم اشاره می کند و می گوید:
بچه ها از 20 درصد هوش منطقی (آی کیو) و 80 درصد هوش عاطفی (ای کیو) برخوردار هستند و متأسفانه اکثر مسئولان و مربیان مدارس به هوش منطقی دانش آموزان توجه ندارند و از اعتماد به نفس دادن به بچه ها و ترسیم چشم انداز آینده آنها غفلت می ورزند.
اگر خانواده ها و مربیان مدارس به هوش عاطفی نوجوانان و جوانان توجه ویژه ای داشته باشند و تمام هم و غم خود را صرف آموزش دروس نکنند و آنها را از نظر عاطفی غنی سازند فرزندان را به طور طبیعی به سوی یادگیری سوق می دهند
دکتر جمشیدیان می گوید : اولویت های آموزشی باید تغییر کند و خلأهای احساسی و عاطفی بین نوجوان و خانواده و مدرسه پر گردد، چنانچه به نیازهای عاطفی یک دانش آموز توجه شود، به اعتماد نفس دادن به او کمک می شود و نوجوانی که از یک اعتماد به نفس و شناخت واقعی نسبت به محیط پیرامون خود برخوردار باشد، به هیجانات و لذت های زودگذر دل خوش نمی کند و حتی درصدد یک بار امتحان کردن هم برنمی آید چون می داند هیجان و تجربه اول بسیار خطرناک است.
منبع سایت گرداب
گزارشی از سایتهای همسریابی
ازدواج حق جوانها است، اما تاریخ و تجربه نشان داده، این راهی که اخیرا برخی جوانها از طریق اینترنت و سایتهای همسریابی پیش گرفته اند، به ازدواج صحیح منتهی نمیشود.
ازدواج در عرف و شرع، پیمان زناشویی است که بر اساس آن، برای مرد و زن در برابر هم، تعهدات اخلاقی و حقوقی دارد که سرپیچی از آنها، عقوبت و کیفر در پی خواهد داشت. در هر آیینی، ازدواج با قوانین و مقررات ویژهای صورت میگیرد، زندگی مشترک افقی روشن و جلوه گاهی زیبا برای تولدی دوباره است، مشروط بر آنکه وجوه ضروری این اشتراک، یعنی تواناییها و مهارتهای خاص و سازنده در تفکر، بینش و عملکرد انسان رؤیت شود.
در این میان دختران و پسرانی وجود دارند که بنا به دلایلی نتوانستهاند شریک زندگی خود را انتخاب و پیدا کنند و به دنبال شیوهها و روشهایی برای یافتن زوج مناسب میگردند. این عدم توانایی جوانان در انتخاب صحیح یا ترس از ازدواج و در برخی موارد کنار کشیدن خانوادهها از تصمیمگیری جوانهایشان و رها کردن آنها به حال خود، فرصتی برای عدهای افراد سودجو فراهم میآورد تا با ایجاد مراکز همسریابی غیر قانونی با عناوین مختلفی از جمله ازدواج موقت و دائم در این زمینه در فضای مجازی فعالیت کنند..
مراکز همسریابی مدلی از مراکز مشاوره ازدواج هستند که در حال حاضر برای افزایش ازدواج موقت یا دائم فعالیت میکنند. اما برخی از این مراکز، فعالیت خود را در قالب سایتهای اینترنتی انجام میدهند تا شاید اثری از خودشان به جا نگذارند و کسی نتواند به آنها شکایتی وارد کند..
یکی از این سایت های اینترنتی با شعار "عاشق باش حتی کوتاه" در شاخههای ازدواج موقت، دائم، همسریابی موقت و دائم، صیغه و دوستیابی فعالیت میکند و در آن امکاناتی نظیر گفتوگوی آنلاین، ارسال پیام خواستگاری، ارسال پیام شخصی، مشاهده مشخصات کامل اعضا، دیدن پست الکترونیک افراد، نمایش پروفایل شما به دیگران و ربات هوشمند همسریاب پیدا میشود. در این سایت همچنین افراد میتوانند خاطرات خود را از چگونگی ازدواج موقتشان با آب و تاب نقل کنند.
این سایت که محصول خود را ازدواج موقت معرفی میکند، هدف اصلی خود را گسترش فرهنگ اسلامی و ازدواج موقت در جامعه و جلوگیری از فساد و بیبند و باری میداند. همچنین اعلام کرده که سعی میکند افراد را در یافتن فرد مطلوب یاری رساند و بستری مناسب را برای آشنایی افراد جامعه ایجاد کند..
سایت دیگری با عنوان (پ-ن) با شعار بزرگترین مرکز ازدواج و همسریابی فعالیت میکند. این سایت افراد را به عنوان عضو می پذیرد و از آن ها اطلاعات شخصی و شرایط و اهداف او را در مورد نوع ازدواج میخواهد. اگر شخصی بخواهد عضو ویژه سایت باشد باید وجهی را بپردازد و بعد از ارسال عکس ثبت نام را تکمیل می کند. در این سایت همچنین می توانید آخرین ثبت نام های خانم ها و آقایان و شرایط آنها را بخوانید.
برای اطمینان از قانونی بودن این سایتها و در اختیار و به اشتراک گذاشتن اطلاعات شخصیمان در این نوع سایتها چه باید بکنیم؟ آیا راهی برای شناسایی سایتهای تقلبی و متخلف از سایتهایی که به صورت قانونی فعالیت میکنند چه باید کرد؟
حسین رمضانی، رئیس دفتر "سردار هادیانفر"، رئیس پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات ناجا، فعالیت غیرقانونی برخی سایتهایی که در زمینه ازدواج و همسریابی فعالیت میکنند را جزء جرائم اینترنتی بر می شمارد.
وی همچنین به برخی افرادی که از سایتهای غیرقانونی همسریابی موقت یا دائم ضربه خوردهاند، اشاره میکند و میگوید: بهتر است این افراد به مراکز ما مراجعه کرده و شکایتهایشان را از این سایتها اعلام کنند تا دیگران از این اقدامات مطلع شوند و به دام نیافتن.
حجتالاسلام علی مختارآبادی کارشناس مذهبی و ازدواج در این باره میگوید: یکی از دستورات اکید اسلام در رابطه با بحث ازدواج و تشکیل خانواده است. همان طوری که بسیاری از مبانی مقدس دچار آسیبها میشوند، بحث مهم ازدواج هم از آسیبها و آفتها بینصیب نمانده است. امروز در کنار هر بحث مقدسی، بدلهایی در جامعه به وجود میآید، مثل اینکه در بحث مهدویت، کسی ادعای مهدویت میکند،
در بحث ازدواج نیز متأسفانه با توجه به رسانههای موجود و اینترنت و سایتهای همسریابی، این اتفاق افتاده است. اسلام با توجه به اینکه ازدواج بحثی مهم برای انسان محسوب میشود که تا آخر عمر با آن سروکار دارد، فرمولی را معرفی میکند و آن آشنایی دختر و پسر از طریق خانوادهها است.
وی میافزاید: ازدواج حق جوانها است، اما تاریخ و تجربه نشان داده، این راهی که اخیرا برخی جوانها از طریق اینترنت و سایتهای همسریابی پیش گرفته اند، متأسفانه اگر نگوییم 100 درصد، اما 99 درصد ارتباطات اینگونه به ازدواج صحیح منتهی نمیشود.
منبع: برنا
معضلات و مشکلاتی که بیکاری در یک کشور ایجاد می کند ابتدا به خود جوانان برمیگردد، جوان بیکار یعنی سم برای یک مملکت، یعنی علافی، مزاحمت برای دیگران، دزدی، قتل، آدم ربایی! یکی از شاخصهای مهم قوی بودن اقتصاد یک مملکت درصد جوانان بیکار آن کشور می باشد. تا به حال دقت کرده اید که کشورهایی مانند نروژ و بلژیک و حتی انگلیس به دنبال نیروهای تازه نفس و جوان کاری از کشورهای دیگر هستند و به همان صورت سن بازنشستگی در اینگونه کشورها پائینتر می باشد. اما در کشورهای جهان سوم معمولاً سن مشخصی برای بازنشستگی تعیین نمی شود و گاهی اوقات کودکان پنج ساله ای را نیز مشاهده می کنیم که مشغول به کار هستند. این مشکل یعنی کاهش بازده در کار، و کاهش سطح سواد در جوانان آینده.
حال از دید دیگری به معضل بیکاری نگاه می کنیم. اگر اکنون مصاحبه ای را با صد جوان بیکار انجام دهیم، شاید بیش از 95 نفر از آنها مشکلات را به دیگران ربط می دهند. "فلان شخص منو راه نداد، اونجا پارتی بازی شده، من به درد این کار نمیخورم، حیف من که این کار رو بکنم، دولت کارسازی نمیکند، فلان وزیر مصوبه تعیین کرده و نگذاشته ما به کارمون برسیم" اینها صحبتهایی است که اغلب از زبان آن جوانان می شنویم. ولی آیا هیچگاه به خودمان اندیشیده ایم؟ بسیاری از این مشکلات به شخص "من" بر میگردد. چه بسیار جوانانی را دیده ایم که با وجود شغل با آبرو و پردرآمدی که در موطن خود داشته اند، با خرج و مخارج فراوان به آنسوی مرزها رفته اند و به به شغل دهن پرکن "کارواش"، پیتزا فروشی، حمل بار و این قبیل حمالی ها پرداخته اند. باز هم تقصیر دولت و وزرا بوده است؟ چرا با وجود اینکه ادعا می کنیم کار وجود ندارد اما باز هم بسیاری از کارگران ما را تبعه های کشورهای همسایه تشکیل می دهند. به عقیده بنده یکی از این دلایل این است که ما معمولا خود را بسیار دست بالا می گیریم و توقع داریم از آسمان شغلی مناسب ما ایجاد شود و روزی دو ساعت برویم پشت میز بنشینیم و ماهی یک میلیون تومان به حسابمان بیاید. جوانی را می شناسم که دارای مدرک دیپلم نظری است، تا به حال چندین موقعیت شغلی مناسب به دست آورده است اما هر بار به بهانه ای از آن شغل طفره رفته است. مثلا می گوید راهش دور بود، بیمه نداشت، صاحب کارم بداخلاق بود. زیاد عرق می ریختم، وقتش مناسب نبود. روزی که با صمیمی ترین دوستم قرار گذاشتیم که با هم شریک بشویم و با هم کار کنیم، به اون گفتم حاضرم حتی کنار خیابان هندوانه بفروشم، کار عار نیست، مهم این است که ما کاری داشته باشیم که حلال باشد. انگیزه من در استارت زدن نتورک اول درآمد حلال، پرستیژ کاری، به روز بودن کار و درآمد مناسب اون بود.
مهمترین راهکار موجود در جهت رفع ویا حداقل کمتر شدن حجم بیکاری تعامل وهمکاری چند دوست که از نظر کاری با هم اشتراک مساعی دارند از طریق استفاده از فرصت های شغلی مورد نیاز جامعه شهری ونیز روستایی به همراه استفاده از تسهیلات بانکی وراه اندازی تعاونیهای کاری است.
پس بادرک درست نیازهای جامعه وقانع بودن جوانان بیکار به درامد متوسط می توان در کم کردن بیکاریهای کمر شکن جامعه کاست وتوسعه پایدار تولید ورفع نیازهای ضرور جامعه را می توان به ارمغان آورد.
دولت نیز با تسهیل کردن شرایط تعاونی ها وارائه نیازهای کاری جامعه به بیکاران کمک شایانی می تواند در جهت مدیریت مناسب بیکاری واستفاده مناسب از این نیروهای جوان وکارجو انجام دهد.