مروری بر بنیادهای سینمایی "اسراییل" برای اشغال فضای رسانه ای

نوشته رضافرخی

رژیم صهیونیستی در چند سال  اخیر به شدت فعالیتهای رسانه ای خود را افزایش داده است ودراین بین در راستای این افزایش بنیادهایی جدید رسانه ای تاسیس کرده ،که فعالیت اصلی این بنیادها یا شامل دفاع از رژیم صهیونیستی و تبلیغ آرمانهای صهیونیست بوده و یا حمله وتهاجم رسانه ای به مخالفین و دشمنان این رژیم.

نکته جالب اینجاست که فعالیتهای این بنیادها جدای از فیلمهایی است که در هالیوود وسینمای غرب توسط یهودیان ساخته می شود.در این بین همیشه این بنیادهای  رسانه ای از حمایت شبانه روزی تراست های خبری غرب برخوردار بوده اند وهر فعالیتی که این رسانه ها انجام داده اند به شدت از طرف غولهای رسانه ای غرب پشتیبانی شده وحتی برای بهتر دیده شدن آن تبلیغ شده است،.به عنوان مثال هالیوود بارها از فیلمهای تولیدی این بنیادها حمایت کرده وحتی آنانس های تبلیغاتی این فیلم ها را درابتدای فیلمهای هالیوودی به نمایش می گذارد تا دیگران ومخاطبان را تشویق به دیدن این فیلم ها کند.
بنیاد سینمایی رژیم اشغالگر قدس ، نقطه آغاز هیاهوی رسانه ای
در  این بین باید به این موضوع هم اشاره کرد که بنیاد اصلی فیلم سازی اسرائیل به عنوان سازنده اصلی و.....

   تولیدکننده چند سالی است که آغاز به کار کرده ودر کنار هالیوود به تولید فیلمهایی سیاسی وجهت داری مشغول شده که مهمترین اهداف آن مشروعیت بخشی به اسرائیل ومقاصد سیاسی آن است.

بنیاد سینمایی رژیم اشغالگر قدس که در سال 1948 به صورت نیمه رسمی با فیلمهایی با زبان عبری کار خود را شروع کرد در سالهای بعدی با تاسیس اولین استودیوهای تولید فیلم در «گووا» و«هرزلیا» به صورت رسمی فعالیت خود را آغاز کرد. این موضوع باعث شد که در سال 1954 کنیسه اسرائیل به صورت رسمی قانون حمایت از سینمای اسرائیل را به تصویب برساند. یکی از مهمترین بندهای این قانون معافیت مالیاتی ودرنظر گرفتن تسهیلات ویژه برای  فیلم هایی بود  که در راستای اهداف سیاسی رژیم اشغالگر قدس ساخته می شد.به همین دلیل پس از مدتی سینمای اسرائیل با حمایت بی چون وچرای تراست های سینمایی وخبری غربی توانست تا حدی برای خود نام وشهرتی دست وپا کند. یکی از مهمترین عوامل این شهرت بها دادن به فیلمهای اسرائیلی در جشنواره های سینمایی مطرح دنیا به ویژه در جشنواره برلین بود. فیلم هایی که شاید حتی بعضی از آنها کیفیت لازم برای حضور در یک جشنواره سینمایی را نداشتند اما به هر صورت باید حضور پیدا می کردند، چرا که یهودیان صاحب منصب در آمریکا ولابی گری های آنها باعث شده بود که این فیلم ها نه تنها در جشنوراه حضور پیدا کنند بلکه از سوی داوران مورد تشویق هم قرار بگیرند.
فیلم سوراخی در ماه ساخته یوری زهار که از کارگردانان قدیمی بنیاد سینمایی اسراییل است یکی از نمونه فیلمهایی می باشد که در سال 1966میلادی به شدت از سوی کمپانی های بزرگ فیلم سازی غرب در کنار فیلم های هالیوودی تبلیغ می شد، این تنها کمک هالیوود به سینمای رژیم اشغالگر قدس نبود بلکه بسیاری از کارگردانان این بنیاد توسط کارگردانان هالیوودی آموزش دیده شدند تا در جهت منافع رژیم اشغالگر قدس به صورت اختصاصی شروع به ساختن فیلم کنند. البته از این موضوع هم نباید غافل شد که کارهای آغازین این بنیاد بیشتر شامل کارهای خبری وفیلمهای مستند بود. مستندهایی که درآن سعی می شد میدان نبرد با فلسطینی ها وکشتار مردم بی گناه را به گونه ای دیگر به جهانیان نشان دهد.این مستندها که همگی در راستای توجیه جنایت رژیم اشغالگر قدس بود به تدریج به دلیل کیفیت پایین از لحاظ تکنیکی وهمچنین محتوای کاملا جهت گیرانه از گردونه مستندسازی در جهان حذف شدند برای همین بنیاد سینمایی اسرائیل برای مدتی از مستند سازی منصرف شد وبه سمت فیلم سازی رفت.

مظلوم نمایی اجتماعی اسرائیل، با «حساسیت ویژه»

به همین دلیل فیلم حساسیت ویژه در سال 1966 ساخته شد ،فیلمی به کارگردانی افیر شکیه که درباره وضعیت اجتماعی اسرائیل وبحران اجتماعی درآن به دلیل حملات تروریستی است.این فیلم به شدت تلاش می کرد که جامعه رژیم اشغالگر قدس را جامعه مظلوم وقربانی نشان دهد که از حملات تروریستی عربهای فلسطینی در امان نیست.به هر صورت این فیلم جهت دار باعث شد که به نوعی بنیاد فیلم سازی اسرائیل که در عرصه مستند شکست خورده بود دوباره در عرصه رسانه فضایی برای خود ایجاد کند.
به همین دلیل بنیاد سینمایی رژیم اشغالگر قدس در آغاز قرن بیست ویک با تولید انبوه فیلم های سینمایی تمام تلاش خود را به کار گرفت تا به عنوان یک بنیاد فیلم سازی بزرگ مطرح شود. فیلم هایی مانند آخرین ازدواج، بالهای شکسته، والس با بشیر،روشنی در پایان جهان از فیلم هایی هستند که در این دوره توسط این بنیاد تولید شد.
تمام این مسائل در حالی است که این بنیاد به شدت از سوی سینمای غرب وهالیوود حمایت می شود. به هر صورت تمام این جریان تا سال 2006 ادامه پیدا کرد تا اینکه دراین سال فیلم لبنان به کارگردانی شمولیک ماعوز تولید شد این فیلم که از آن در جشنواره ونیز ازآن به عنوان یک فیلم ضد جنگ تعبیر شد- دراین جشنواره برنده جایزه شیر طلایی شد-  داستان چهار سرباز اسرائیلی است که به ماموریت اعزام می شوند .اما در این بین در یکی از روستاهای لبنان به دلیل خرابی نفربر شان متوقف ودرگیر مسائل مختلف می شوند.فیلم به شدت تلاش دارد تا این سربازان را به نوعی افرادی نشان دهد که درمیان لبنانی ها به شدت گرفتار شده اند وهر لحظه احتمال حمله به آنها وجود دارد .دراین بین صحنه های فیلم چنان در کنار هم قرار داده شده است تا بیننده به این سمت سوق پیدا کند که لبنانی ها مردمی جنگ طلب می باشند   که به دنبال کشتن سربازان اسرائیلی هستند. هر چند که در جشنواره کاملا جهت دار ونیز این فیلم یک فیلم ضد جنگ شناخته شد اما در واقع در مورد این فیلم چنین چیزی صادق نبود چرا که این فیلم تحت پوشش ضد جنگ سعی داشت همان سناریوی همیشگی مظلوم نمایی را برای اسرائیل به نمایش  بگذارد، که دراین بین تلاش داشت با صحنه تهاجم مردم لبنان به این سربازان  اسرائیل را قربانی این جنگ به نمایش بگذارد.

انیمیشن «والس وبشیر» به دنبال پاک کردن لکه ننگ جنایت

از سوی دیگر پس از این فیلم، این بنیاد انیمیشن والس و بشیر را که درباره کشتار مردم صبرا وشاتیلا بود با همکاری انگلستان وفرانسه تولید کرد.  تمام داستان این انیمیشن که به نوعی خاطرات فولمن ،کارگردان این انیمیشن  را بیان می کند در یک جهت است وآن چیزی نیست جز پاک کردن ننگ کشتار مردم در این مناطق! جریان انیمیشن به گونه ای پیش می رود که درپایان بیننده حس کند که اصلا این کشتار کار اسرائیلی ها نبوده،حتی درپایان قصه انیمیشن سعی دارد که کشتار در صبرا وشاتیلا را کار گروههای تروریست لبنانی وفلسطینی نشان دهد.بسیاری از کارشناسان سینما بر این باورند که بنیاد سینمایی اسرائیل با ساخت این انیمیشن به دنبال این بوده که افکار عمومی جهان وحتی نوجوانان را در سراسر جهان درمورد این جنایت هولناک فریب دهد.از سوی دیگر به نظر می رسد که این بنیاد تلاش های فراوانی را برای بالا بردن کیفیت این انیمیشن کرده بود،چرا که دو کشور دیگر غربی یعنی انگلستان وفرانسه را که در امر انیمیشن سازی صاحب سبک هستند را به مشارکت دراین کار دعوت کرده بود.کاملا مشخص بود که این سرمایه گذاری برای هدفی بسیار مهم یعنی تطهیر جنایت صهیونیسم صورت گرفته است،به ویژه  که آنان می دانستند که چنین جنایتی را باید با انیمیشین که به ذهن نوجوانان نزدیک است تا حدی از ذهن نوجوانان دنیا پاک کرد.

بنیادی که مورد نفرت است؛انیمیشن داوود و فاطمه

اما در کنار این انیمیشن،فیلم داوود وفاطمه هم توسط بنیاد سینمایی اسرائیل تولید شد وخیلی سریع توسط سینماهای مختلف دنیا به اکران درآمد،این فیلم که در سال 2008 به کارگردانی آلبان زالوم  وبه تهیه کنندگی تامی ساتونو نویسندگی  کار ی بیان ساخته شده بود داستان رابطه بین یک دختر فلسطینی ویک پسر فلسطینی را روایت می کرد،که این روایت باز هم دارای جهت گیریهای خاصی بود که درفیلمهای ساخت این بنیاد موج می زد. به همین دلیل هم بود که در سال 2008 هنگامی که قرار شد در جشنواره تورنتو به نوعی از سینمای اسرائیل صحبت به میان آید، بسیاری از کارگردانان مستقل غربی این جشنواره را به نشانه اعتراض ترک کردند.چرا که معتقد بودند این سینما مانند عملکرد این رژیم سینمای اشغالگری  وتطهیر اشغالگری است.

حمایت رسانه های غربی برای فضاسازی اسرائیل

به هر صورت این روند ادامه داشت تا اینکه به تدریج این بنیاد فیلم ساز،که بیش از آنکه جهت گیری هنری داشته باشد،رویکرد سیاسی دارد دوباره به سمت تولید فیلمهای مستند آمد، فیلمهایی که تماما غرق در جهت گیریهای سیاسی بود، درحالی که عرف اولیه سینمای مستند بی طرف بودن است. این بازگشت به حوزه مستند همراه بود با ساخت مستندی به نام مرگ دراورشلیم،این مستند درباره ترور یک دختر یهودی وکشته شدن او در حادثه بمب گذاری آیات الاخرس است. فیلم به شدت دارای جهت گیریهای پر از اغراق بود واین درحالی است که روزنامه نیویورک دیلی نیوز به شدت از بی طرفی کارگردان این مستند یعنی  هیلا مدالیا حمایت کرد.حمایتهای بی سابقه این روزنامه درکنار بسیاری از روزنامه های دیگر آمریکا حکایت از این داشت که جریانهای زنجیره ای رسانه ای دوباره تلاش دارند تا حوزه مستند را در سینمای اسرائیل فعال کنند وبه وسیله این حوزه دست اسرائیل را برای مشروعیت بخشی به فعالیتها وجنایتش باز بگذارند.به ویژه که آنان به خوبی به این امر واقفند که اسرائیل برای تطهیر خود درابعاد مختلف نیاز به حمایت رسانه ای وآموزش رسانه ای دارد.برای همین آنها تلاش می کنند تا هر سال بر زیر مجموعه ها وبنیادهای مختلف رسانه ای اسرائیل بیافزایند. بنیادهایی مانند:بنیاد تشویق ساخت فیلمهای ارزشی، بنیاد تلویزیونی اسرائیل، آکادمی سینمایی اسرائیل که در چند سال اخیر چندین  مراسم شبیه اسکار برگزار کرده است که از مهمترین آنها میتوان به مراسم شایک افیر اشاره داشت.
به هر صورت باید به این موضوع توجه کرد که جریان های رسانه ای در چند سال اخیر به شدت در اسرائیل تقویت شده وحجم بالای تاسیس کانالهای ماهواره ای اسرائیلی گویای همین امر است.
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد