مفهوم حمد، ترکیبى از مفهوم مدح و شکر است. انسان در برابر جمال و کمال و زیبایى، زبان به ستایش و در برابر نعمت و خدمت و احسان دیگران، زبان به تشکّر مىگشاید. خداوند متعال به خاطر کمال و جمالش، شایستهى ستایش و به خاطر احسانها و نعمتهایش، لایق شکرگزارى است.
«الْحَمْدُ لِلَّهِ» بهترین نوع تشکّر از خداوند است. هر کس در هر جا، با هر زبانى، هر گونه ستایشى از هر کمال و زیبایى دارد، در حقیقت سرچشمهى آن را ستایش مىکند. البتّه حمد خداوند منافات با سپاسگزارى از مخلوق ندارد، به شرط آنکه به امر خدا و در خط و مسیر او باشد.
جهان غرق رحمت او است
الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ (حمد2)
سپاس و ستایش مخصوص خداوندى است که پروردگار جهانیان است.
بعد از " بسْمِ اللَّهِ" که آغازگر سوره بود، نخستین وظیفه بندگان آنست که به یاد مبدأ بزرگ عالم هستى و نعمتهای بىپایانش بیفتند، همان نعمتهای فراوانى که سراسر وجود ما را احاطه کرده و راهنماى ما در شناخت پروردگار و هم انگیزه ما در راه عبودیت است. اینکه مىگوییم: انگیزه، به خاطر آنست که هر انسانى به هنگامى که نعمتى به او مىرسد فوراً مىخواهد، بخشنده نعمت را بشناسد، و طبق فرمان فطرت به سپاسگزارى برخیزد و حق شکر او را ادا کند. به همین جهت علماى علم کلام (عقائد) در نخستین بحث این علم، که سخن از انگیزههاى خداشناسى به میان مىآید" وجوب شکر منعم" را که یک فرمان فطرى و عقلى است به عنوان انگیزه خداشناسى، یادآور مىشوند.
و اینکه مىگوییم: راهنماى ما در شناخت پروردگار نعمتهای او است، به خاطر آن است که بهترین و جامعترین راه براى شناخت مبدا مطالعه در اسرار آفرینش و رازهاى خلقت و مخصوصاً وجود نعمتها در رابطه با زندگى انسانها است.
دقت در سیر تکاملى موجودات زنده، و تحول و دگرگونىهاى موجودات بىجان، و فراهم آمدن زمینههاى تربیت موجودات، و ریزهکارىهایى که در هر یک از این قسمتها نهفته شده است یکى از بهترین طرق خداشناسى است.
«رَبِّ» به کسى گفته مىشود که هم مالک و صاحب چیزى است و هم در رشد و پرورش آن نقش دارد. خداوند هم صاحب حقیقى عالم است و هم مدبّر و پروردگار آن. پس همه هستى حرکت تکاملى دارد و در مسیرى که خداوند معیّن کرده، هدایت مىشود.
علاوه بر سوره حمد، چهار سورهى انعام، کهف، سبأ و فاطر نیز با جمله«الْحَمْدُ لِلَّهِ» آغاز گردیده، ولى فقط در سوره حمد بعد از آن «رَبِّ الْعالَمِینَ» آمده است.
مفهوم حمد، ترکیبى از مفهوم مدح و شکر است. انسان در برابر جمال و کمال و زیبایى، زبان به ستایش و در برابر نعمت و خدمت و احسان دیگران، زبان به تشکّر مىگشاید. خداوند متعال به خاطر کمال و جمالش، شایستهى ستایش و به خاطر احسانها و نعمتهایش، لایق شکرگزارى است.
«الْحَمْدُ لِلَّهِ» بهترین نوع تشکّر از خداوند است. هر کس در هر جا، با هر زبانى، هر گونه ستایشى از هر کمال و زیبایى دارد، در حقیقت سرچشمهى آن را ستایش مىکند. البتّه حمد خداوند منافات با سپاسگزارى از مخلوق ندارد، به شرط آنکه به امر خدا و در خط و مسیر او باشد.
خداوند مسیر رشد و تربیت همه را تعیین نموده است: «رَبُّنَا الَّذِی أَعْطى کُلَّ شَیْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى» (طه، 50) پروردگار ما همهى موجودات را نعمت وجود بخشیده و سپس به راه کمالش هدایت نموده است.
او به زنبور عسل یاد داده که......
از چه گیاهى بمکد و به مورچه آموخته است که چگونه قوت زمستانى خود را ذخیره کند و بدن انسان را چنان آفریده که هر گاه کمبود خون پیدا کرد، خون سازى نماید. چنین خداوندى، شایسته حمد و سپاسگزارى است.
خداوند، پروردگار همهى آفریدههاست. «وَ هُوَ رَبُّ کُلِّ شَیْءٍ» (انعام، 164) آنچه در آسمانها و زمین و میان آنهاست، پروردگارشان اوست. «رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما» (شعرا، 24)
در روایتى که صدوق در کتاب" عیون الاخبار" از على (علیهالسلام ) نقل کرده چنین مىخوانیم:" که امام (علیهالسلام ) در ضمن تفسیر آیه" الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ" فرمود: رَبِّ الْعالَمِینَ هم الجماعات، من کل مخلوق من الجمادات و الحیوانات:" رَبِّ الْعالَمِینَ اشاره به مجموع همه مخلوقات است اعم از موجودات بی جان و جاندار" (یعنى او پروردگار جاندار و بىجان است ) (تفسیر نور الثقلین جلد 1 صفحه 17)
«لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ تَبارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِینَ» هم آفرینش از اوست و هم ادارهى آن، و او پرورش دهندهى همه است.
مراد از «عالمین» یا فقط انسانها هستند، مانند آیه 70 سوره حجر که قوم لوط به حضرت لوط گفتند: «أَوَ لَمْ نَنْهَکَ عَنِ الْعالَمِینَ» آیا ما تو را از ملاقات با مردم نهى نکردیم؟ و یا مراد همهى عوالم هستى است. «عالم» به معناى مخلوقات و «عالمین» به معناى تمام مخلوقات نیز استعمال شده است. از این آیه فهمیده مىشود که تمام هستى یک پروردگار دارد که اوست و آنچه در جاهلیت و در میان بعضى از ملّتها اعتقاد داشتند که براى هر نوع از پدیدهها خدایى است و آن را مدبّر و ربّ النوع آن مىپنداشتند، باطل است.
پرورش الهى راه خداشناسى!
گرچه کلمه "رب" همانگونه که گفتیم در اصل به معنى مالک و صاحب است، ولى نه هر صاحبى، صاحبى که عهدهدار تربیت و پرورش مىباشد، و بهمین جهت در فارسى به عنوان پروردگار ترجمه مىشود.
دقت در سیر تکاملى موجودات زنده، و تحول و دگرگونىهاى موجودات بىجان، و فراهم آمدن زمینههاى تربیت موجودات، و ریزهکارىهایى که در هر یک از این قسمتها نهفته شده است یکى از بهترین طرق خداشناسى است.
هماهنگىهایى که در میان اعضاء بدن ماست که غالبا بدون آگاهى ما بر قرار مىباشد، یکى از نمونههاى زنده آن است.
مثلا هنگامى که حادثه مهمى در زندگى ما رخ مىدهد، و باید با تمام توان در برابر آن بپاخیزیم، در یک لحظه کوتاه فرمانى هماهنگ به تمام ارگانهاى بدن ما - به صورت ناآگاه- صادر مىشود، بلافاصله، ضربان قلب بالا مىرود، تنفس شدید مىشود، تمام نیروهاى بدن بسیج مىگردند، مواد غذایى و اکسیژن هوا از طریق خون به طور فراوان به تمام سلولها مىرسند، اعصاب آماده کار، و عضلات آماده حرکت بیشتر مىشوند، نیروى تحمل انسان بالا مىرود، احساس درد کمتر مىشود، خواب از چشم مىپرد، خستگى از اعضاء فرار مىکند، احساس گرسنگى بکلى فراموش مىشود.
رابطهى خداوند با مخلوقات، رابطهى دائمى و تنگاتنگ است. «رَبِّ الْعالَمِینَ» (نقاش و بنّا هنر خود را عرضه مىکند و مىرود، ولى مربّى باید هر لحظه نظارت داشته باشد
چه کسى این هماهنگى عجیب را در این لحظه حساس، با این سرعت، در میان تمام ذرات وجود انسان، ایجاد مىکند؟ آیا این پرورش جز از ناحیه خداوند عالم و قادر ممکن است؟! آیات قرآن پر است از نمونههاى این پرورش الهى و هر کدام دلیل روشنى براى شناخت خدا هستند.
پیامهای آیه:
1ـ همه ستایشها براى اوست. «الْحَمْدُ لِلَّهِ» ( الف و لام در «الحمد» به معناى تمام حمد و جنس ستایش است)
2ـ خداوند در تربیت و رشد هستى اجبارى ندارد. زیرا حمد براى کارهاى غیر اجبارى است. «الْحَمْدُ لِلَّهِ»
3ـ همه هستى زیباست و تدبیر همه هستى نیکوست. زیرا حمد براى زیبایى و نیکویى است. «الْحَمْدُ لِلَّهِ»
4ـ دلیل ستایش ما، پروردگارى اوست. «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ»
5ـ رابطهى خداوند با مخلوقات، رابطهى دائمى و تنگاتنگ است. «رَبِّ الْعالَمِینَ» (نقاش و بنّا هنر خود را عرضه مىکند و مىرود، ولى مربّى باید هر لحظه نظارت داشته باشد.
6 ـ همهى هستى، تحت تربیت خداوند یکتاست. «رَبِّ الْعالَمِینَ»
7ـ امکان رشد و تربیت، در همهى موجودات وجود دارد.«رَبِّ الْعالَمِینَ»
8ـ خداوند هم انسانها را با راهنمایى انبیا تربیت مىکند، (تربیت تشریعى) و هم جمادات و نباتات و حیوانات را رشد و پرورش مىدهد. (تربیت تکوینى) «رَبِّ الْعالَمِینَ»
9ـ مؤمنان در آغاز کتاب (قرآن) با نیایش به درگاه خداوند متعال، «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ» مىگویند و در پایان کار در بهشت نیز، همان شعار را مىدهند که «آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ» (یونس، 10)
آمنه اسفندیاری
بخش قرآن تبیان