بهترین نوع تشکر از خداوند چگونه است؟


مفهوم حمد، ترکیبى از مفهوم مدح و شکر است. انسان در برابر جمال و کمال و زیبایى، زبان به ستایش و در برابر نعمت و خدمت و احسان دیگران، زبان به تشکّر مى‏گشاید. خداوند متعال به خاطر کمال و جمالش، شایسته‏ى ستایش و به خاطر احسان‏ها و نعمت‏هایش، لایق شکرگزارى است.

«الْحَمْدُ لِلَّهِ» بهترین نوع تشکّر از خداوند است. هر کس در هر جا، با هر زبانى، هر گونه ستایشى از هر کمال و زیبایى دارد، در حقیقت سرچشمه‏ى آن را ستایش مى‏کند. البتّه حمد خداوند منافات با سپاسگزارى از مخلوق ندارد، به شرط آنکه به امر خدا و در خط و مسیر او باشد.


جهان غرق رحمت او است‏

الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ (حمد2)

سپاس و ستایش مخصوص خداوندى است که پروردگار جهانیان است.

بعد از " بسْمِ اللَّهِ" که آغازگر سوره بود، نخستین وظیفه بندگان آنست که به یاد مبدأ بزرگ عالم هستى و نعمت‌های بى‏پایانش بیفتند، همان نعمت‌های فراوانى که سراسر وجود ما را احاطه کرده و راهنماى ما در شناخت پروردگار و هم انگیزه ما در راه عبودیت است. اینکه مى‏گوییم: انگیزه، به خاطر آنست که هر انسانى به هنگامى که نعمتى به او مى‏رسد فوراً مى‏خواهد، بخشنده نعمت را بشناسد، و طبق فرمان فطرت به سپاسگزارى برخیزد و حق شکر او را ادا کند. به همین جهت علماى علم کلام (عقائد) در نخستین بحث این علم، که سخن از انگیزه‏هاى خداشناسى به میان مى‏آید" وجوب شکر منعم" را که یک فرمان فطرى و عقلى است به عنوان انگیزه خداشناسى، یادآور مى‏شوند.

و اینکه مى‏گوییم: راهنماى ما در شناخت پروردگار نعمت‌های او است، به خاطر آن است که بهترین و جامع‌ترین راه براى شناخت مبدا مطالعه در اسرار آفرینش و رازهاى خلقت و مخصوصاً وجود نعمت‌ها در رابطه با زندگى انسان‌ها است.

دقت در سیر تکاملى موجودات زنده، و تحول و دگرگونى‏هاى موجودات بى‏جان، و فراهم آمدن زمینه‏هاى تربیت موجودات، و ریزه‏کارى‏هایى که در هر یک از این قسمت‏ها نهفته شده است یکى از بهترین طرق خداشناسى است.

«رَبِّ» به کسى گفته مى‏شود که هم مالک و صاحب چیزى است و هم در رشد و پرورش آن نقش دارد. خداوند هم صاحب حقیقى عالم است و هم مدبّر و پروردگار آن. پس همه هستى حرکت تکاملى دارد و در مسیرى که خداوند معیّن کرده، هدایت مى‏شود.

علاوه بر سوره حمد، چهار سوره‏ى انعام، کهف، سبأ و فاطر نیز با جمله«الْحَمْدُ لِلَّهِ» آغاز گردیده، ولى فقط در سوره حمد بعد از آن «رَبِّ الْعالَمِینَ» آمده است.

مفهوم حمد، ترکیبى از مفهوم مدح و شکر است. انسان در برابر جمال و کمال و زیبایى، زبان به ستایش و در برابر نعمت و خدمت و احسان دیگران، زبان به تشکّر مى‏گشاید. خداوند متعال به خاطر کمال و جمالش، شایسته‏ى ستایش و به خاطر احسان‏ها و نعمت‏هایش، لایق شکرگزارى است.

«الْحَمْدُ لِلَّهِ» بهترین نوع تشکّر از خداوند است. هر کس در هر جا، با هر زبانى، هر گونه ستایشى از هر کمال و زیبایى دارد، در حقیقت سرچشمه‏ى آن را ستایش مى‏کند. البتّه حمد خداوند منافات با سپاسگزارى از مخلوق ندارد، به شرط آنکه به امر خدا و در خط و مسیر او باشد.

خداوند مسیر رشد و تربیت همه را تعیین نموده است: «رَبُّنَا الَّذِی أَعْطى‏ کُلَّ شَیْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى‏» (طه، 50) پروردگار ما همه‏ى موجودات را نعمت وجود بخشیده و سپس به راه‏ کمالش هدایت نموده است.

او به زنبور عسل یاد داده که......

 

 

 از چه گیاهى بمکد و به مورچه آموخته است که چگونه قوت زمستانى خود را ذخیره کند و بدن انسان را چنان آفریده که هر گاه کمبود خون پیدا کرد، خون سازى نماید. چنین خداوندى، شایسته حمد و سپاسگزارى است.

خداوند، پروردگار همه‏ى آفریده‏هاست. «وَ هُوَ رَبُّ کُلِّ شَیْ‏ءٍ» (انعام، 164) آنچه در آسمان‏ها و زمین و میان آن‌هاست، پروردگارشان اوست. «رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما بَیْنَهُما» (شعرا، 24)

در روایتى که صدوق در کتاب" عیون الاخبار" از على (علیه‌السلام ) نقل کرده چنین مى‏خوانیم:" که امام (علیه‌السلام ) در ضمن تفسیر آیه" الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ" فرمود: رَبِّ الْعالَمِینَ هم الجماعات، من کل مخلوق من الجمادات و الحیوانات:" رَبِّ الْعالَمِینَ اشاره به مجموع همه مخلوقات است اعم از موجودات‏ بی جان و جاندار" (یعنى او پروردگار جاندار و بى‏جان است ) (تفسیر نور الثقلین جلد 1 صفحه 17)

«لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ تَبارَکَ اللَّهُ رَبُّ الْعالَمِینَ» هم آفرینش از اوست و هم اداره‏ى آن، و او پرورش دهنده‏ى همه است.

مراد از «عالمین» یا فقط انسان‏ها هستند، مانند آیه 70 سوره حجر که قوم لوط به حضرت لوط گفتند: «أَوَ لَمْ نَنْهَکَ عَنِ الْعالَمِینَ» آیا ما تو را از ملاقات با مردم نهى نکردیم؟ و یا مراد همه‏ى عوالم هستى است. «عالم» به معناى مخلوقات و «عالمین» به معناى تمام مخلوقات نیز استعمال شده است. از این آیه فهمیده مى‏شود که تمام هستى یک پروردگار دارد که اوست و آنچه در جاهلیت و در میان بعضى از ملّت‏ها اعتقاد داشتند که براى هر نوع از پدیده‏ها خدایى است و آن را مدبّر و ربّ النوع آن مى‏پنداشتند، باطل است.

 

پرورش الهى راه خداشناسى!

گرچه کلمه "رب" همان‌گونه که گفتیم در اصل به معنى مالک و صاحب است، ولى نه هر صاحبى، صاحبى که عهده‏دار تربیت و پرورش مى‏باشد، و بهمین جهت در فارسى به عنوان پروردگار ترجمه مى‏شود.

دقت در سیر تکاملى موجودات زنده، و تحول و دگرگونى‏هاى موجودات بى‏جان، و فراهم آمدن زمینه‏هاى تربیت موجودات، و ریزه‏کارى‏هایى که در هر یک از این قسمت‏ها نهفته شده است یکى از بهترین طرق خداشناسى است.

هماهنگى‏هایى که در میان اعضاء بدن ماست که غالبا بدون آگاهى ما بر قرار مى‏باشد، یکى از نمونه‏هاى زنده آن است.

مثلا هنگامى که حادثه مهمى در زندگى ما رخ مى‏دهد، و باید با تمام توان در برابر آن بپاخیزیم، در یک لحظه کوتاه فرمانى هماهنگ به تمام ارگان‏هاى بدن ما - به صورت ناآگاه- صادر مى‏شود، بلافاصله، ضربان قلب بالا مى‏رود، تنفس شدید مى‏شود، تمام نیروهاى بدن بسیج مى‏گردند، مواد غذایى و اکسیژن هوا از طریق خون به طور فراوان به تمام سلول‏ها مى‏رسند، اعصاب آماده کار، و عضلات آماده حرکت بیشتر مى‏شوند، نیروى تحمل انسان بالا مى‏رود، احساس درد کمتر مى‏شود، خواب از چشم مى‏پرد، خستگى از اعضاء فرار مى‏کند، احساس گرسنگى بکلى فراموش مى‏شود.

رابطه‏ى خداوند با مخلوقات، رابطه‏ى دائمى و تنگاتنگ است. «رَبِّ الْعالَمِینَ» (نقاش و بنّا هنر خود را عرضه مى‏کند و مى‏رود، ولى مربّى باید هر لحظه نظارت داشته باشد

چه کسى این هماهنگى عجیب را در این لحظه حساس، با این سرعت، در میان تمام ذرات وجود انسان، ایجاد مى‏کند؟ آیا این پرورش جز از ناحیه خداوند عالم و قادر ممکن است؟! آیات قرآن پر است از نمونه‏هاى این پرورش الهى و هر کدام دلیل روشنى براى شناخت خدا هستند.

 

پیام‏های آیه:

1ـ  همه ستایش‏ها براى اوست. «الْحَمْدُ لِلَّهِ» ( الف و لام در «الحمد» به معناى تمام حمد و جنس ستایش است)

2ـ خداوند در تربیت و رشد هستى اجبارى ندارد. زیرا حمد براى کارهاى غیر اجبارى است. «الْحَمْدُ لِلَّهِ»

3ـ  همه هستى زیباست و تدبیر همه هستى نیکوست. زیرا حمد براى زیبایى و نیکویى است. «الْحَمْدُ لِلَّهِ»

4ـ دلیل ستایش ما، پروردگارى اوست. «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ»

5ـ رابطه‏ى خداوند با مخلوقات، رابطه‏ى دائمى و تنگاتنگ است. «رَبِّ الْعالَمِینَ» (نقاش و بنّا هنر خود را عرضه مى‏کند و مى‏رود، ولى مربّى باید هر لحظه نظارت داشته باشد.

6 ـ همه‏ى هستى، تحت تربیت خداوند یکتاست. «رَبِّ الْعالَمِینَ»

7ـ امکان رشد و تربیت، در همه‏ى موجودات وجود دارد.«رَبِّ الْعالَمِینَ»

8ـ خداوند هم انسان‏ها را با راهنمایى انبیا تربیت مى‏کند، (تربیت تشریعى) و هم جمادات و نباتات و حیوانات را رشد و پرورش مى‏دهد. (تربیت تکوینى) «رَبِّ الْعالَمِینَ»

9ـ مؤمنان در آغاز کتاب (قرآن) با نیایش به درگاه خداوند متعال، «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ» مى‏گویند و در پایان کار در بهشت نیز، همان شعار را مى‏دهند که «آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ» (یونس، 10)

آمنه اسفندیاری

بخش قرآن تبیان



نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد